|
بیانیه سپاه پاسداران: هرگونه خطای محاسباتی آمریکا را قاطعانه پاسخ میدهیم
روایت یک اقتدار
گروه سیاسی: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره تنش اخیر بهوجود آمده در خلیحفارس اطلاعیهای صادر کرد. به گزارش «وطن امروز»، روابط عمومی نیروی دریایی سپاه در این اطلاعیه با جعلی و هالیوودی خواندن روایت تروریستهای آمریکایی از ماجرای ۱۵ آوریل (27 فروردین) در خلیجفارس، تاکید کرد: مستندات خلاف ادعای آمریکاییهاست و هرگونه خطای محاسباتی را قاطعانه پاسخ میدهیم.
در ابتدای این اطلاعیه آمده است: «در هفتههای اخیر شاهد تکرار رفتارهای غیرحرفهای نیروی دریایی تروریست آمریکا در خلیجفارس بودهایم که امنیت و آرامش این منطقه را تهدید و با مخاطرات جدیدی مواجه کرده است؛ از جمله این اقدامات سد کردن راه کشتی شهید سیاوشی در بازگشت از یک ماموریت در جنوب شرقی جزیره فارسی بود که در ساعت ۲۳ مورخ 18 فروردین ۹۹ پدید آمد که بر اساس اطلاعات جعبه سیاه شناور، کشتی جنگی تروریستهای آمریکایی با انجام رفتارهای پرخطر و بیتوجهی به اخطارهای اولیه با مشاهده هشدارهای نیروهای خودی، سرانجام مجبور به کنار کشیدن خود از مسیر حرکت شناور نیروی دریایی سپاه شد». در ادامه این اطلاعیه تصریح شده است: «ساعت ۶ صبح مورخ ۱۹ فروردین ۹۹ نیز در منطقه روبهروی عسلویه و حدود ۳۰ مایلی سکوهای ایران، مجدداً ناو تروریستهای آمریکایی با شماره بدنه CG72 با حرکتی خطرناک راه شناور شهید سیاوشی که در حال گشتزنی در منطقه بود را بدون توجه به اخطارهای شناور خودی، برای مدتی سد و سرانجام این شناور با اقدامی حرفهای و هوشمندانه و کنار زدن ناو آمریکایی موفق به ادامه مسیر خود شد».
در ادامه این اطلاعیه با اشاره به این نکته که «نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای پیشگیری از ادامه رفتارهای غیرقانونی، غیرحرفهای، خطرناک و حتی ماجراجویانه تروریستهای آمریکایی و نیز تحکیم امنیت تردد شناورهای خودی و مقابله با قاچاق سوخت، به افزایش ظرفیت گشتهای دریایی خود در آبهای خلیجفارس مبادرت ورزید»، آمده است: «در این راستا ۲۷ فروردینماه ۹۹ (۱۵ آوریل ۲۰۲۰) پس از اعلام وضعیت تیراندازی در مناطق تمرینی که از گذشته با مختصات خاص روی نقشه مشخص شده است؛ [نیروی دریایی سپاه] شناورهای خود را به صورت گروهی شامل ۱۱ فروند قایق به منطقه اعزام کرد که با ناوها و کشتیهای جنگی آمریکا مواجه شدند و بهرغم اقدامات غیرحرفهای و تحریککننده تروریستهای آمریکایی و بیتوجهی آنها به اخطارها و هشدارها، با ایستادگی جانانه و شجاعت نیروهای خودی، آنها را مجبور به کنار کشیدن از مسیر حرکت شناورهای نیروی دریایی سپاه کردند».
در ادامه این بیانیه آمده است: «به آمریکاییها توصیه میکنیم به مقررات بینالمللی و پروتکلهای دریانــوردی در خلیجفارس و دریای عمان تمکین و از هرگونه ماجراجویی و روایتهای جعلی و دروغ پرهیز کرده و اطمینان داشته باشند نیروی دریایی سپاه و نیروهای مسلح قدرتمند جمهوری اسلامی ایران، رفتارهای پرخطر بیگانگان در منطقه را تهدید امنیت ملی و خط قرمز خود میدانند و هرگونه خطای محاسباتی آنان را قاطعانه پاسخ خواهند داد».
در پایان نیز اشاره شده است: حضور نامشروع رژیم تروریست آمریکا مبدأ و منشأ شرارت و ناامنی در منطقه بوده و تنها راه تحکیم امنیت پایدار در این منطقه راهبردی، خروج آمریکاییها از غرب آسیاست.
اطلاعیه سپاه تاکید کرده است ناوگان پنجم دریایی آمریکا در منطقه در بیانیه رسمی خود روایتی نادرست و هدفمند از این ماجرا نقل کرده است که دلالت بر علاقهمندی آمریکاییها به روایت هالیوودی از اتفاقات دارد.
پنجشنبه گذشته ناوگان پنجم دریایی آمریکا در بیانیهای مدعی شد 11 شناور نظامی ایرانی روز چهارشنبه 15 آوریل 2020 با نزدیک شدن به 6 کشتی جنگی آمریکایی برای آنها مزاحمت ایجاد کردهاند. آمریکاییها مدعی شدهاند بارها به شناورهای ایرانی اخطار دادهاند و شناورهای ایرانی بعد از حدود یک ساعت به این تماسها پاسخ داده و دور شدهاند. سنتکام در بیانیه خود برای خلیجفارس از نام مجعول استفاده و محل حادثه را شمال خلیجفارس اعلام کرده بود. در این بیانیه ادعا شده شناورهای ایرانی در یک مورد تا فاصله 10 یاردی کشتیهای آمریکایی پیش رفتهاند.
آمریکاییها مدعی شدند کشتیهایشان در حال عملیات مشترک با بالگردهای آپاچی آمریکایی در آبهای بینالمللی خلیجفارس بودهاند. همچنین ادعا شده شناورهای ایرانی از نزدیکی دماغه و انتهای کشتیهای آمریکایی عبور کردهاند. البته آمریکاییها فیلمی را نیز از حضور شناورهای ایرانی منتشر کردند.
در فیلم منتشر شده تصویر چند شناور تندرو متعلق به نیروی دریایی سپاه پاسداران دیده میشود که در فاصله 20 تا 30 متری از کنار یک کشتی جنگی آمریکایی عبور میکنند. در یکی از این شناورها، نیروی نظامی ایران که پشت یک دوشکا قرار دارد، با حرکات دست نسبت به حضور آمریکاییها در نزدیکی مرزهای ایران اخطار میدهد. این نظامی ایرانی که با توجه به رنگ و نوع لباسی که بر تن دارد از نیروهای سپاه پاسداران است، هنگام عبور از مجاورت کشتی نظامی آمریکا انگشت سبابه خود را خطاب به نظامیان آمریکایی تکان میدهد. بر اساس عرف جهانی، تکان دادن انگشت سبابه، به معنای تفهیم یک موضوع یا اعلان اخطار به طرف مقابل است.
هر چند مقامات آمریکایی مدعی اقدام تحریکآمیز ایران شدند اما خبرگزاری الجزیره به نقل از منابع ایرانی مدعی شد مانور شناورهای ایرانی در نزدیکی یک ناو آمریکایی در پاسخ به تلاش چندی پیش جنگنده آمریکا برای نقض حریم هوایی ایران بود.
بیانیه نیروی دریایی سپاه پاسداران نشان میدهد علاوه بر تلاش جنگنده آمریکایی برای نقض حریم هوایی ایران، کشتیهای جنگی این کشور نیز نزدیک به مرزهای آبی ایران در رفت و آمد شناورهای ایرانی اخلال ایجاد میکردند.
بر اساس مقررات بینالمللی، حضور کشتیها در آبهای بینالمللی مجاز است با این حال نظامیان آمریکایی که برای محافظت از نفتکشها در خلیجفارس حضور دارند، از این فرصت برای ضربه وارد کردن یا نقض حریم ایران استفاده میکنند. نظامیان آمریکایی با نزدیک شدن به مرزهای ایران و در بعضی مواقع با نقض حریم ایران سعی در ایجاد حساسیت و تنشزایی دارند. مدل پاسخدهی ایران به این واکنشها میتواند میزان آمادگی ایران برای مقابله با تهدیدات بزرگتر را به نمایش بگذارد. به این معنا که اگر ایران در برابر تحرکات نظامی آمریکا در نقض حریم کشور منفعلانه برخورد کند، این فرضیه تقویت میشود که شرایط ایران به گونهای نیست که قصد مقابله با تهدیدات بزرگتر را داشته باشد. به بیان دیگر، آمریکا با دور و نزدیک کردن ادوات جنگی خود به مرزهای ایران به یک برآورد اطلاعاتی از آخرین وضعیت نظامی ایران دست پیدا میکند. بنابراین مهم است که فرماندهان نظامی ایرانی نسبت به هرگونه «اقدام» یا «نمایش اقدام»، پاسخ متناسب یا بعضا بالاتر از تصور فرماندهان نظامی آمریکا بدهند.
* ستاد کل نیروهای مسلح: قدرت منطقهای ایران ثمره مجاهدت رزمندگان سپاه است
ستاد کل نیروهای مسلح در بیانیهای با گرامیداشت دوم اردیبهشتماه، سالروز تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به نقش حیاتی و رسالت و مأموریت خطیر این نهاد انقلابی در تثبیت، حفظ و توسعه انقلاب اسلامی پرداخت.
در این بیانیه آمده است: نقشآفرینی و حماسهسازیهای بالنده، پیشرو و سرنوشتساز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عمر پربرکت 41 ساله انقلاب اسلامی ضامن حفظ، استمرار و صدور پیام و اندیشه اسلام ناب محمدی(ص) و انقلاب اسلامی به اقصی نقاط دنیا و شکست توطئهها و دشمنیهای استکبار جهانی و نظام سلطه علیه ملت ایران در عرصههای مختلف بوده است.
این بیانیه با تبیین فلسفه وجودی، کارکردها و نقشآفرینی سپاه مقتدر در عرصههای مختلف تصریح میکند: طرحریزی راهبردهای هوشمندانه و ابتکار عمل سپاه در حوزههای نظامی، دفاعی، فرهنگی، اجتماعی و خدمترسانی از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی تا 8 سال دفاعمقدس و پس از آن حضور مؤثر و کلیدی در عرصه سازندگی کشور و یاری رساندن به جبهه مقاومت اسلامی در سراسر جهان و خنثیسازی فتنهها و تحرکات ضدامنیتی و تروریستی استکبار جهانی و مزدوران و دنبالههای داخلی آنان از جمله منافقین جنایتکار و مزدور، از عوامل و مصادیق اساسی و اصلی عبور ظفرمندانه ملت ایران و نظام اسلامی از مقاطع حساس و گردنههای سخت بوده است. این بیانیه همچنین با گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان والامقام و ایثارگران سرافراز و تکریم خانوادههای معظم و معزز آنان، با اشاره به راهبرد مهم و خدشهناپذیر وحدت و یکپارچگی در نیروهای مسلح و هماهنگی، تعامل و هماهنگی و همافزایی بین آنها بویژه ارتش و سپاه بهعنوان خار چشم دشمنان انقلاب اسلامی و کشور بهعنوان خط مقدم اقتدار دفاعی، بالندگی و بازدارندگی، تأکید کرده است: استحکام و قدرت خیرهکننده امروز ایران و انقلاب اسلامی و حضور بالنده و مؤثر آن در عرصه مناسبات منطقهای و تأثیرگذاری در حوزه تعاملات و تحرکات منطقهای، حقیقت مسلمی است که مجاهدتها، ایثارگریها و فداکاریهای رزمندگان و فرزندان انقلاب اسلامی در نیروهای مسلح بویژه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زمینهساز آن بوده است.
ارسال به دوستان
تعداد مبتلایان «کووید ـ 19» در کشور به 82211 نفر و شمار قربانیان به 5118 نفر رسید
نوسانات کرونایی فروردین
آخرین آمار کرونا در کشور نشان میدهد روند کاهشی ابتلا ادامه یافت اما تعداد مرگ و میر ناشی از «کووید-19» نسبت به روز شنبه افزایش پیدا کرد.
به گزارش «وطن امروز»، بررسی آمارها در اولین ماه سال نشان میدهد روند ابتلا و مرگومیر تا میانه فروردین افزایشی بوده اما در نیمه دوم ماه این روند بشدت کاهشی شد. همچنین روند بهبودی بیماران کرونایی در این ماه صعودی بوده است.
دکتر کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت درباره آخرین آمار مبتلایان به ویروس کرونا اظهار کرد: از ظهر شنبه تا ظهر یکشنبه بر اساس نتایج آزمایشگاهی، 1343 نفر بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شدند و کل مبتلایان به این بیماری در کل کشور به 82 هزار و 211 نفر رسید.
سخنگوی وزارت بهداشت افزود: متأسفانه در طول 24 ساعت، 87 نفر از مبتلایان جدید «کووید-19» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری در کشور به 5118 مورد رسید. همچنین بین بیمارانی که بستری هستند 3456 نفر از بیماران حال نامساعدتر و ابتلای شدیدتری به بیماری دارند.
جهانپور تصریح کرد: خوشبختانه تاکنون 57 هزار و 23 نفر از بیماران قطعی بهبود یافته و ترخیص شدهاند و تاکنون 341 هزار و 662 آزمایش تشخیص «کووید-19» در کشور انجام شده است.
* تداوم تعطیلی اماکن مذهبی و مساجد حداقل تا نیمه اردیبهشتماه
حداقل تا 2 هفته دیگر اماکن مذهبی و مساجد به علت شیوع کرونا تعطیل خواهد بود.
حسن روحانی با اعلام این مطلب در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: برای ماه رمضان بسیار اندیشیدیم که چه کنیم و چطور آن را مدیریت کنیم. در ماه رمضان اماکن مذهبی و مساجد جذابیت بیشتری پیدا میکند اما باید از مردم بخواهیم همچنان شرایط ویژه را تا نیمه اردیبهشت حداقل ادامه دهند و پس از آن مقطع نیز باز جلساتی برگزار میکنیم تا ببینیم میتوان تصمیم تازهای اتخاذ کرد یا نه.
روحانی با بیان اینکه ماه رمضان مراسم تجمعی و افطاری جمعی نخواهیم داشت، گفت: از مردم میخواهیم تا جایی که در توانشان است به اقشار آسیبپذیر جامعه کمک کنند. دولت و نهادهای عمومی غیردولتی و بخش خصوصی و مردم خیر در این زمینه بار سنگینی به دوش دارند که اگر همه کنار هم باشیم میتوانیم از این شرایط سخت عبور کنیم.
رئیسجمهور با تقدیر از تلاش واحدهای تولیدی و صنعتی در طول ماههای اخیر و تداوم فعالیت اقتصادی و تولیدی در کشور اظهار کرد: ما باید کاری کنیم که طرحهای جدیدی آماده شود و اقتصاد ما به سمتی برود که شرایط برای کار کردن بخش خصوصی و سرمایهگذاران فراهم شود که با توجه به مقررات بهداشتی بتوانند در این شرایط هم کار خود را ادامه دهند، چرا که همین تداوم فعالیت باعث ایجاد اشتغال و کارآفرینی میشود.
وی با اشاره به مصوبات جلسه دیروز ستاد ملی مقابله با کرونا درباره استفاده از امکان مقدسه تاکید کرد: امیدواریم از نیمه اردیبهشت به بعد کاری کنیم که مردم بتوانند از اماکن مقدسه استفاده کنند، هر چند که قرار بود تا پایان اردیبهشت شرایط ویژه برای حضور در اماکن مقدسه رعایت شود اما آقای اعرافی که از حوزه علمیه در این جلسات حضور دارند، درخواست کردند این زمان تا نیمه اردیبهشت عقب بیاید و در نیمه اردیبهشت مجدداً شرایط را برای حضور مردم در این امکان مقدسه بررسی کنیم.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از ضعفهای نحوه تخصیص بسته 75 هزار میلیارد تومانی برای کاهش آسیبهای اقتصادی ناشی از کرونا گزارش میدهد
یک بسته و چند حفره!
* کارشناسان پرداخت مستقیم تسهیلات به بنگاه ها برای کاهش آسیبهای اقتصادی ناشی از کرونا را اقدامی اشتباه میدانند
پس از جدی شدن موضوع شیوع کرونا در ایران، دولت طرحی برای حمایت از کسبوکارهای آسیبدیده از کاهش تقاضای تحمیلی آماده کرد. طبق این طرح مبلغ 52 هزار میلیارد تومان تسهیلات با سود 12 درصد به کسبوکارهای تعیین شده از سوی دولت اختصاص مییابد. در همین راستا عبدالناصر همتی، رئیسکل بانک مرکزی سهشنبه هفته گذشته با حضور در برنامه گفتوگوی ویژه خبری به تشریح بسته حمایتی دولت از کسبوکارها پرداخت و گفت: حدود 23 هزار میلیارد تومان از ۷۵ هزار میلیارد تومان پیشبینی شده سهم یارانهبگیران خواهد بود و حدود ۵2 هزار میلیارد تومان به کسبوکارها تعلق میگیرد و ۱۰ گروه مشاغل مشخص شده و کارها در حال آماده شدن است. وی در تشریح شرایط پرداخت این تسهیلات به بنگاههای تولیدی گفت: شرط دولت این است که کسبوکارهای مشمول، کارگران خود را اخراج نکرده باشند. این برنامه روز یکشنبه نهایی میشود و از اواخر اردیبهشت پرداختها شروع خواهد شد. نرخ سود این وام نیز ۱۲ درصد خواهد بود. همتی در این برنامه البته اصلیترین محورهای انتقاد کارشناسان به این طرح را بیپاسخ گذاشت. یکی از مهمترین محورهای انتقاد به طرح دولت، انتخاب طرف عرضه به جای تقاضا برای ارائه تسهیلات است. به بیان دیگر، در شرایطی که کشور گرفتار رکود ناشی از افت تقاضا شده، دولت به جای کمک به رشد تقاضا و بازگرداندن رونق به کسبوکارها، ارائه تسهیلات به تولید را هدف قرار داده است. دیگر انتقاد مطرح شده به طرح دولت، امکان بالای انحراف منابع در هزارتوی شبکه بانکی در نبود نظارت کارآمد بانک مرکزی است. بنگاهداری بانکهای کشور، خطر توزیع رانتی و ناعادلانه این منابع میان بنگاههای مرتبط با بانکها و در نتیجه انحراف منابع تسهیلات یادشده را بشدت افزایش میدهد. در واقع مسؤولان دولتی در حالی مسؤولیت توزیع دهها هزار میلیارد تومان منابع را به شبکه بانکی سپردهاند که این بانکها خود بزرگترین بنگاهداران اقتصاد کشور هستند. حتی با فرض توزیع عادلانه این منابع از سوی بانکها، نحوه هزینهکرد این منابع از سوی صاحبان کسبوکارها مشخص نیست، چرا که در شرایط نبود نظارت کارآمد دولت بر اقتصاد، امکان انحراف این منابع به بخشهایی نظیر سرمایهگذاری در بورس و... نیز زیاد است. در کنار تمام این انتقادات سهم کم تسهیلات معیشتی در برابر تسهیلات در نظر گرفته شده برای کسبوکارها نقد دیگر کارشناسان است.
***
سیدعلی روحانی،کارشناس اقتصاد در گفتوگو با «وطن امروز» مطرح کرد
شفافیت، لازمه تسهیلات دولت به کسبوکارهای آسیبدیده از کرونا
دکتر سیدعلی روحانی، کارشناس اقتصاد در گفتوگو با «وطن امروز» با بیان اینکه اولویت دولت در شرایط کنونی باید پیش از هر اقدامی تامین معیشت خانوارها باشد، پیشنهادهایی اجرایی درباره نحوه توزیع و مدیریت تسهیلات 75 هزار میلیارد تومانی اعطایی دولت به مردم و کسبوکارها برای جبران خسارتهای اقتصادی کرونا که کمترین انحراف را داشته باشد، مطرح کرد.
وی درباره کمکهایی که قرار است دولت برای جبران تبعات اقتصادی کرونا انجام دهد، گفت: این ترجیح طبیعتا وجود دارد که تسهیلات و کمکها به خانوارها پرداخت شود، هماکنون نگرانی اصلی معیشت افرادی است که کسبوکار آنها دچار مشکل شده است. برای تامین معیشت این افراد بهتر است برای چند ماه به آنها تسهیلات داده شود تا به مرور زمان کسبوکارهای آنها رونق گرفته و به روال عادی بازگردد.
این کارشناس اقتصادی اظهار داشت: با توجه به اینکه دولت میخواهد از 75 هزار میلیارد تومان تسهیلاتی که در اختیار مردم میگذارد 52 هزار میلیارد را در اختیار بنگاهها قرار دهد باید سازوکاری در نظر گرفته شود که این تسهیلات صرف حقوق کارکنان شود.
روحانی با بیان اینکه هنوز مشخص نیست تسهیلات بنگاهها بر چه مبنایی پرداخت میشود، ادامه داد: باید سازوکارهایی ایجاد شود که اگر این تسهیلات منحرف شد قابل رصد باشد یا به کلی امکان انحراف آن وجود نداشته باشد.
وی توضیح داد: تمام سعی دولت باید بر آن باشد که تسهیلات مستقیما برای حقوق کارکنان هزینه شود و در بازارهایی مانند سرمایه نرود. این اطمینان از عدم انحراف تسهیلات یک نکته بسیار مهم است که هنوز مشخص نیست چه تدبیری برای آن اندیشیده شده است.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: میزان تسهیلات و وثیقه آنها هم مشخص نیست، ظاهرا قرار است در هفته جاری آییننامه طریقه پرداخت این تسهیلات طراحی شود که پیشنهادهایی در اینباره وجود دارد.
* کارتهای اعتباری به جای وجه نقد
روحانی با اشاره به سناریوی بهینه پرداخت تسهیلات بنگاهها به خود پرسنل آن بنگاه اظهار داشت: میزان تسهیلات باید بر مبنای تعداد کارگران باشد، یعنی تسهیلات با تعداد پرسنل تناسب داشته باشد، موضوع دیگر اینکه در قالب کارت اعتباری باشد، این یعنی یک رقم ثابتی تعیین شود و به نسبت تعداد در اختیار کارکنان قرار گیرد. با این کار بخش عمده تسهیلاتی که به بنگاه میدهیم تبدیل به تسهیلات معیشتی کارکنان بنگاههایی میشود که بهخاطر کرونا آسیب دیدهاند.
وی افزود: بخشی از تسهیلات هم باید در اختیار بنگاهها قرار بگیرد، اول برای اینکه انگیزهای برای اعلام نیازهای پرسنل آن باشد و دوم برای هزینههای جانبی بنگاه استفاده شود. البته رقم اندکی از 75 هزار میلیارد تومان برای این موضوع باید در نظر گرفته شود.
این کارشناس اقتصادی اظهار داشت: چالشی که به احتمال زیاد در زمان پرداخت این تسهیلات مطرح میشود موضوع وثیقه است، پیشنهاد این است که شرکتهای خوشحساب مالیاتی و بیمه از این موضوع معاف شوند و وثیقه تنها برای شرکتها و اصناف بدهکار باشد.
* تبعات تورمی کاهش نرخ ذخیره قانونی
سیدعلی روحانی با طرح این موضوع که شیوه تامین منابع این تسهیلات باید شفاف باشد، اظهار داشت: طبق برنامهای که دولت اعلام کرده قرار است 50 هزار میلیارد تومان این تسهیلات از طرف بانکها تامین شود که این یعنی خلق پول بانکها. 25هزار میلیارد تومان دیگر هم توسط بانک مرکزی با کم کردن ذخیره قانونی قرار است تامین شود. اینجا یک ملاحظه خیلی مهمی وجود دارد که این کم کردن نرخ ذخیره قانونی که هماکنون بین 10 تا 5/10 درصد است به این شکل انجام نشود.
وی تصریح کرد: کم کردن نرخ ذخیره قانونی به این روش در آینده تبعات تورمی خواهد داشت بویژه اینکه کسری بودجه جدی برای سال 99 هم پیشبینی میشود، این اقدام میتواند تورم را تشدید کند.
روحانی گفت: آن چیزی که بهتر است و پیشنهاد میشود انجام شود، این است که در واقع هر بانکی متناسب با تسهیلاتی که در این موضوع پرداخت میکند مشمول تخفیف در نرخ ذخیره قانونی شود. یعنی اگر بانک ملی قرار است 50 هزار میلیارد تومان نزد بانک مرکزی داشته باشد، بهخاطر مقدار تسهیلاتی که پرداخت کرده در ذخیره قانونی تخفیف به آن دهند. منتها این تخفیف باید متناسب با مانده حجم تسهیلاتی باشد که به مردم پرداخت شده است، چون در ماههای بعدی باید کاسته شود، زیرا در هر صورت این تسهیلات به بانک برمیگردد.
این کارشناس اقتصادی اظهار داشت: هماکنون کل شبکه بانکی ماهانه بیش از 80 هزار میلیارد تومان تسهیلات پرداخت میکند. حالا این تسهیلاتی که بانک مرکزی اعلام میکند بخشی از آنها امهالی است، یعنی همان تسهیلاتی که سال قبل دادند و پرداخت نشده و بانک با رقم بالاتری امهال کرده است. بخش کوچکی هم تسهیلات جدید است. در هر صورت این رقم وجود دارد. باید تدبیری اندیشیده شود که تسهیلات کرونا به اسم این تسهیلات که از قبل در حال پرداخت بود جا زده نشود. وی تصریح کرد: یعنی نگویند تسهیلاتی که برای فلان شرکت امهال کردیم تسهیلاتی بود که میخواستیم به دلیل کرونا به آنها بدهیم، اگر این اتفاق بیفتد بانکها عملا سوءاستفاده کردهاند.
روحانی تصریح کرد: برای اینکه این اتفاق نیفتد، سامانهای مثل سامانه تسهیلات ازدواج به وجود بیاید که سامانه فرد را به بانکها بفرستد. لازم است برای تسهیلات جدید سامانهای مشابه وام ازدواج مشخص شود. مشخص شود چه افرادی در صف هستند، چند نفر تسهیلات گرفتهاند و بانکها رتبهبندی شوند.
این کارشناس اقتصادی در پایان گفت: احتیاج است که کل فرآیند این تسهیلات در سامانهای به صورت کاملا شفاف پیگیری شود.
***
مرکز پژوهشها: وام یک میلیونی دردی را دوا نمیکند
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با انتشار گزارشی با عنوان «درباره مقابله با شیوع ویروس کرونا؛ چالشهای خانواده ایرانی در مواجهه با کرونا» با اشاره به برنامههای دولت برای حل مشکلات معیشتی خانوارها اعلام کرد: به نظر نمیرسد اقدامات یاد شده بتواند رفعکننده همه نگرانیهای اقتصادی خانوارها باشد، زیرا به واسطه اشتغال بسیاری از خانوارهای دهکهای پایین اقتصادی در بخش اشتغال غیررسمی یا ناقص و فاقد پوشش بیمهای لازم، امکان شناسایی و تحت پوشش قرار گرفتن همه آنها در طرحهای حمایتی دولت دشوار خواهد بود.
در بخش «مشکلات معیشتی خانوار» گزارش بازوی کارشناسی مجلس آمده است: «با توجه به اینکه مهمترین راهبرد دولت در راستای جلوگیری از افزایش تعداد بیماران در جامعه و کنترل روند شیوع آن، اجرای طرح فاصلهگذاری اجتماعی، توصیه به ماندن در خانه و تعطیلی بخش عمدهای از کسبوکارها طی هفتههای اخیر بوده است، افزایش مشکلات اقتصادی خانوارها و کاهش حجم درآمد آنها در زمان کنونی و ماههای آینده این موضوع را به یکی از مهمترین دغدغههای خانوادهها تبدیل خواهد کرد. در این شرایط بسیاری از خانوادههایی که به مشاغل خدماتی اشتغال داشته یا در بنگاههای بسیار کوچک، یا به صورت روزمزد مشغول به فعالیت بودهاند یا فاقد بیمه هستند، بیشترین آسیب را متحمل خواهند شد. لذا دولت در راستای کاهش نگرانیهای اقتصادی اقدام به اتخاذ مصوباتی کرده که مهمترین آنها به شرح زیر است:
- مصوبه شورای پول و اعتبار درباره تعویق اقساط تسهیلات قرضالحسنه و عدم شمول جریمه دیرکرد برای آنها در برخی از گروهها
- تصمیم جهت اعطای مبلغ 200-600 هزار تومان برای 3 میلیون خانوار کمبضاعت به عنوان بسته معیشتی مربوط به کرونا
- تصمیم جهت اعطای وام یک تا 2 میلیون تومان 4 درصد بدون ضامن به کارگران فصلی با تنفس یک ماهه
- تصمیم جهت اعطای اعتبار خرید یک میلیون تومانی به حدود 23 میلیون خانوار با دوره بازپرداخت 24 ماهه و تنفس 4 ماهه
- امهال حق بیمه سهم کارفرما به مدت 3 ماه
- تقسیط هزینه قبوض آب، برق و گاز برخی از تأسیسات.
با این حال به نظر نمیرسد اقدامات یاد شده بتواند رفعکننده همه نگرانیهای اقتصادی خانوارها باشد، زیرا به واسطه اشتغال بسیاری از خانوارهای دهکهای پایین اقتصادی در بخش اشتغال غیررسمی یا ناقص و فاقد پوشش بیمهای لازم، امکان شناسایی و تحت پوشش قرار گرفتن همه آنها در طرحهای حمایتی دولت دشوار خواهد بود.
بر اساس نتایج سومین نظرسنجی دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران که با همکاری ایسپا به صورت تلفنی در شهر تهران صورت گرفته است (با حجم نمونه هزار و 23 نفر)، 70 درصد جامعه نمونه تابآوری اقتصادی کمتر از 2 ماه را بیان کردهاند؛ 34 درصد جامعه نمونه در پاسخ به این سوال که «اگر به خاطر کرونا تعطیلی شهر ادامه پیدا کند تا چه زمانی از نظر اقتصادی مشکلی نخواهید داشت» اینگونه پاسخ دادهاند که هماکنون نیز نمیتوانند و 35 درصد نیز پاسخ «یکی دو ماه» را انتخاب کردهاند.
علاوه بر این برخی از خانوادهها به واسطه شرایط خاص اجتماعیشان از جمله خانوادههای دارای فرد مبتلا به بیماریهای خاص یا معلول و خانوادههای زنسرپرست، خانوادههای سالمند که از حقوق بازنشستگی برخوردار نیستند، همچنین خانوادههایی که طی سال گذشته به واسطه درگیری با بلایای طبیعی چون سیل و زلزله بشدت آسیبپذیر شدهاند، با چالشهای مضاعفی نسبت به دیگران مواجهند و نیازمند حمایت ویژه دولت به لحاظ اقتصادی هستند».
ارسال به دوستان
26 سال پس از درخشش برنامه «ساعت خوش» حالا عوامل این برنامه با ساختن «دورهمی» و «نونخ» همچنان مردم را پای تلویزیون مینشانند
ساعتخوش تلویزیون
* امیر غفارمنش در گفتوگو با «وطن امروز»: ساعتخوشیها مؤلف بودند
احسان سالمی: اعضای تیم «ساعت خوش»، بعد از بیست و چند سال، از طنازهای دهه 90 و دیگر چهرههای کمدی جلوترند. این گزاره مثالهای روشنی دارد. یکی از 3 برنامه پرمخاطب در نوروز، دورهمی مهران مدیری بود که کارگردان و عضو اصلی «ساعت خوش» بود. رضا عطاران پرفروشترین چهره کمدیهای سینمایی است که از دیگر اعضای این تیم است. این روزها «نونخ» سعید آقاخانی هم از پرمخاطبترینهای تلویزیون است، همان سعید برنامه «سعید و خاندایی». باقی چهرههای ساعت خوش نیز هنوز شیرینترین بازیگران سریالهای طنز هستند. طبیعی است که از آن تیم همه به یک میزان پیشرفت نکردند. شرایط برای برخی سختتر شد، برخی نیز تا حدودی کمکار شدند. بیست و چند سال هم گذشت و خیلیهایشان دیگر به درد نقشهای روتین و معمولی که بازی میکردند، نمیخورند و شاید موفقیت برخی از آنها مانند مهران مدیری نیز به این بازمیگردد که زمینه فعالیت خود را تغییر دادند. در این گزارش به موفقیتها و تغییراتی که هرکدام از اعضای تیم «ساعت خوش» در سالهای بعد از این برنامه، در زمینه طنز و کمدی به وجود آوردند، خواهیم پرداخت. *** مهران مدیری از ساعت خوش تا دورهمی مهران مدیری پیش از ساعت خوش، پرواز 57 را برای تلویزیون کارگردانی کرده بود. این برنامه، مجموعه طنزی تلویزیونی بود که دهه فجر سال 72 روی آنتن شبکه یک رفت. بازیگرانی که با پرواز 57 وارد فضای طنز شدند تا سالها به فعالیت در این حوزه پرداختند. اعضای پرواز 57 به همراه تعدادی دیگر از بازیگران (که چندان مطرح نبودند) جلوی دوربین مهران مدیری رفتند تا ساعت خوش را رقم بزنند. این مجموعه سال ۷۳ به صورت هفتهای یک بار روی آنتن میرفت. ساعت خوش اتفاق مهمی در تلویزیون بود که نتیجه تلاقی 2 مولفه مهم بود: اول آنکه تیم خلاقی که مهران مدیری با پرواز 57 آنها را روانه آنتن کرده بود، انگیزه کافی برای ایجاد موقعیتهای طنز برای مردم را داشتند و از طرفی مدیران تلویزیون میدانستند که خنده و شادی یکی از مسائلی است که باید به سمت تولید برنامههایی برای تحقق آن حرکت کرد. ساعت خوش یک برنامه ترکیبی بود که با امکانات آن روز تلویزیون بسیار نوآورانه هم مینمود؛ برنامهای 75 دقیقهای با قطعاتی جذاب، موقعیتهایی خندهدار که با خلق شخصیتهای آشنا برای مخاطب، وضعیتی سمپاتیک نیز برای خود ایجاد کرده بود. یکی از ویژگیهای مهم ساعت خوش نقد مسائل روز اجتماعی بود، چیزی که همین امروز در «دورهمی» و «نونخ» که محصول 2 عضو ساعت خوش است، نیز میبینیم. خدمت دیگری که «ساعت خوش» به تلویزیون و سینما کرد، تحویل یک دوجین بازیگر خوب طنز به سینما بود. کمتر میشود سریالی طنز روی آنتن برود و نام یکی از اعضای «ساعت خوش» در تیتراژ آن دیده نشود. فقط به اسامی دقت کنید. مهران مدیری، نادر سلیمانی، امیر غفارمنش، رضا شفیعیجم، ارژنگ امیرفضلی، رضا عطاران، حمید لولایی، حسین رفیعی، نصرالله رادش، سعید آقاخانی، یوسف صیادی، فاطمه هاشمی، رامین ناصرنصیر، نعیمه نظامدوست، معصومه کریمی، نیما فلاح، علیرضا مسعودی و... مرحوم داوود اسدی و زندهیاد پوپک گلدره نیز از اعضای توانمند و خلاق این تیم بودند که خیلی زود بدرود حیات گفتند. مهران مدیری در ادامه با «جنگ 77» و «ببخشید شما» به چهرهای سرشناس در طنز تبدیل شد. «پاورچین» اما نقطه عطفی در سریالهای طنز بود. یک کار ویژه 90 شبی که نبوغ چهرههایی چون پیمان قاسمخانی را نیز به همراه داشت. در ادامه پاورچین که طنز موقعیت بر اساس ویژگیهای شخصیتی کاراکترها میساخت، «نقطهچین» و اثر کمنظیر «شبهای برره» و «باغ مظفر» نیز توسط مهران مدیری ساخته شدند. سری مجموعههای نوروزی «مرد هزار چهره» نیز از دیگر آثار مهران مدیری بودند که خوش درخشیدند. بعد از مرد «دوهزار چهره»، بنا به دلایل نامعلومی که نشان از عدم درایت مدیران وقت تلویزیون داشت، مهران مدیری «قهوه تلخ» را به شبکه نمایش خانگی برد. بهرغم توفیق نسبی که این سریال در شبکه نمایش خانگی داشت اما مخاطب تلویزیون کجا و مخاطب نمایش خانگی کجا؟ آن هم در شرایطی که شبکه نمایش خانگی توسعه و قدرت امروز را نداشت. اگر چه امروز نیز تعداد مخاطب در شبکه نمایش خانگی خیلی کمتر از تلویزیون است و اساسا قابل قیاس با آن نیست. «ویلای من» کار بعدی مدیری بود که باز توفیقی پیدا نکرد. «شوخی کردم» هم در ادامه فعالیتهای مهران مدیری در شبکه نمایش خانگی او را راضی نکرد. او تصمیم گرفت به تلویزیون بازگردد. مدیری برای بازگشت به تلویزیون دلایلی داشت: «من فرزند تلویزیون هستم و عمده زندگیم و همچنین مهمترین آثارم رو در تلویزیون انجام دادم و هیچوقت نمیشه از تلویزیون رفت و برنگشت. شبکه نمایش خانگی قابل مقایسه با تلویزیون نیست، برای اینکه من یک مخاطب ۷۰ میلیونی رو عوض کردم با یک مخاطب ۳ میلیونی که این منو آزار داده تو این سالها. برای اینکه احساس میکنم مردم بشدت نیاز دارن به حال خوب، خنده و به لحظات شاد و این تنها کاریه که از دست من بر میآد و فکر میکنم وقتشه برگردم و این وظیفه رو انجام بدم». بازگشت مدیری با «در حاشیه» کمحاشیه برای او نداشت، چرا که با سیستم پزشکی و درمانی شوخی میکرد. با این همه دوسری از این مجموعه در تلویزیون پخش کرد. مهران مدیری بعد از یکی دو سال با «دورهمی» به تلویزیون برگشت و هنوز این برنامه را ادامه میدهد. وی در همه این آثاری که در این سالها کارگردانی کرده، از بدنه بازیگران «ساعت خوش» استفاده کرده است. اگر چه بازیگران دیگری که به فضای طنز در این سالها اضافه شدهاند نیز در کار او حضور دارند. جواد رضویان و سیامک انصاری از جمله افرادی هستند که چند سال بعد از ساعت خوش وارد فضای طنز شدند و ایفاگر نقشهای اصلی کارهای او بودهاند. *** رضا عطاران و «زیر آسمان شهر» سال 80 «رضا عطاران» از نویسندگان «ساعت خوش»، «زیر آسمان شهر» را نوشت و مهران غفوریان (که به فاصله کمی در کنار نسل محبوب دهه 70 و ساعت خوش قرار گرفته بود) آن را کارگردانی کرد. شاید نه اولین 90 شبی اما اولین 90 شبی پرمخاطب تلویزیون که باز با برجسته کردن کاراکترها و بنا کردن قصه بر ویژگیهای آنها به طنز موقعیت میرسید. خشایار با بازی حمید لولایی که یکی از اعضای تیم ساعت خوش بود، نقشی مهم در این سریال داشت، همچنین نصرالله رادش و معصومه کریمی که از تیم ساعت خوش به این مجموعه اضافه شده بودند. بعد از زیر آسمان شهر، رضا عطاران نویسندگی و کارگردانی آثار مهم دیگری را در تلویزیون عهدهدار شد. عطاران 3 سال قبلتر از نویسندگی در زیر آسمان شهر، «سیب خنده» «مجید دلبندم» و «قطار ابدی» را کارگردانی کرده بود اما اوج موفقیت عطاران به نیمه اول دهه 80 بازمیگردد. سال ۱۳۸۳ در مجموعه «خانهبهدوش» علاوه بر بازیگری، نویسندگی و کارگردانی هم انجام داد. این مجموعه که به طور کلی داستانی ساده داشت، توانسته بود مسائل اجتماعی مانند فقر و بیپولی، سادهانگاری و تازه به دوران رسیدگی را نقد کند و ضمن یک کار طنز، اثر اجتماعی قابل توجهی باشد. حمید لولایی و عطاران از تیم ساعت خوش بازیگران اصلی این سریال بودند. در سال بعد عطاران در کنار سعید آقاخانی مجموعه «متهم گریخت» را ساخت. داستان هاشمآقا، به یکی از پرمخاطبترین آثار تلویزیون تبدیل شد. هاشمآقا (با بازی سیروس گرجستانی) با خانوادهاش در شهرستانی نهچندان دور زندگی سادهای دارند ولی به ناچار به تهران مهاجرت میکنند. این مهاجرت آنها را با چالشهایی مواجه میکند که بستر شکل گرفتن داستان طنز «متهم گریخت» است و باز یک نقد اجتماعی است. در «ترش و شیرین» نیز زوج عطاران و لولایی حضور دارد؛ سریالی که در نوروز86 از تلویزیون پخش شد. رضا شفیعیجم و مجید صالحی نیز از بازیگران این کار پرمخاطب بودند. «بزنگاه» یکی از آخرین همکاریهای عطاران با تلویزیون در سال 87 بود که باز حمید لولایی در آن حضور داشت. این سریال که با حاشیههای فراوان همراه شده بود، موجب شد عطاران سالهای پایانی دهه 80 و همه دهه 90 را تنها به ایفای نقش و کارگردانی در آثار سینمایی بپردازد. *** سعید خاندایی «ساعت خوش» تا نورالدین خانزاده «نونخ» سعید آقاخانی حالا تنها عضو ساعت خوش است که برای تلویزیون سریال طنز و پرمخاطب میسازد. او این روزها «نونخ 2» را روی آنتن دارد. اگر چه نمیتوان متن پر افت و خیز امیر وفایی را نادیده گرفت اما نگاه سعید آقاخانی به مقوله طنز و آشناییاش با شوخیهای تلویزیونی و عامهپسند، «نونخ» را به اثری قابل توجه تبدیل کرده است. سعید آقاخانی در سال 96 نیز سریال شب عید را روی آنتن داشت. بیمار استاندارد، روزهای بد به در، خروس، دزد و پلیس و نقطه سرخط، از سریالهایی هستند که او در دهه 90 ساخته است؛ سریالهایی که طیفی از ضعیف، متوسط و خوب را دربرمیگیرند. راه دررو، خوشنشینها، زن بابا و عید امسال از آثار موفق دیگر سعید آقاخانی هستند که به عنوان کارگردان و البته گاهی بازیگر در آنها حضور داشته است. او اما بازیگر توانمندی نیز هست. بازی سعید آقاخانی در «نونخ» بسیار قابل توجه و دقیق است. او بازیهای خوب البته کم ندارد. نقش «خیری» به عنوان زوج امیر جعفری در چاردیواری سیروس مقدم از بازیهای خوب است. ضمن اینکه او در نویسندگی این اثر نیز در کنار تنابنده حضور داشت. کمربندها را ببندیم، پیامک از دیار باقی، متهم گریخت، خانه به دوش، من یک مستاجرم و پشت کنکوریها از دیگر سریالهایی هستند که بازی سعید آقاخانی در آنها برجسته بوده است. *** کمدینهایی که همچنان میدرخشند دیگر اعضای ساعت خوش نیز هر کدام به توفیقهایی دست پیدا کردند اما میزان موفقیت همه شبیه هم نبوده است. نادر سلیمانی در سالهای بعد از ساعت خوش در بیش از 30 سریال و مجموعه تلویزیونی و نزدیک به همین تعداد فیلم سینمایی ایفای نقش کرده است اما کمتر به عنوان نقش اصلی مورد توجه گرفته است. حضور مکرر او در سریالهای طنز نشان میدهد او برای ایفای نقشهای فرعی در کمدی و طنز قابل اطمینان است. حمید لولایی از دیگر چهرههای موفق ساعت خوش است. او نیز در بیش از 30 اثر تلویزیونی و عمدتا طنز بازی کرده است؛ آثاری که تقریبا همه آنها از مجموعههای پرمخاطب تلویزیون بودهاند. رضا شفیعیجم هم از چهرههایی است که حضور طنازانه او در تلویزیون با آثاری چون نقطه چین، کوچه اقاقیا، جایزه بزرگ، شبهای برره، باغ مظفر، چارخونه، ترش و شیرین و این چند نفر، به این آثار رنگ و بوی متفاوتتری بخشیده است. یوسف صیادی، امیر غفارمنش، ارژنگ امیرفضلی و نصرالله رادش البته کمکارتر از چهرههایی مانند مدیری و عطاران و آقاخانی بودهاند. چهرههای دیگر ساعت خوش مانند نیما فلاح، حسین رفیعی، یوسف صیادی و رامین ناصرنصیر هم پای ثابت بسیاری از مجموعههای طنز تلویزیون و بازی در آثار مدیری، رضاعطاران، مجید صالحی و سعید آقاخانی و دیگران شدند. اگر چه شاید برخی از اعضای این تیم کمرنگتر از گذشته به فعالیتهای تلویزیونی ادامه میدهند اما تردیدی نیست سینمای کمدی و فضای طنز در تلویزیون در 25 سال گذشته مدیون یک نسل است که از ساعت خوش آغاز کردند. فارغ از توفیق و عدم توفیق هرکدام از اعضای تیم ساعت خوش، اگر نگاهی برآیندی به مجموعه آثار طنز تلویزیون داشته باشیم، درمییابیم آنچه مخاطب تلویزیون را طی این سالها شاد کرده، ایده و افراد ساعت خوش بوده است. *** فراز و فرود یک نسل خوش
«همه با هم آمدند اما همه با هم ستاره نشدند»؛ این کوتاهترین توصیف درباره سرنوشت بازیگران سریال ساعت خوش بود. مجموعهای که باید آن را بزرگترین زیربنای طنز تلویزیون در سالهای پس از آن دانست. بنایی که با «ساعت خوش» ساخته و در نهایت به ظهور ستارههایی تازه در عرصه طنز تلویزیون و سینما منتج شد. اما از میان انبوهی از بازیگران جوان که برای اولین بار به عنوان یک کمدین با ساعت خوش به مخاطبان معرفی شدند فقط چند نفر از آنها در ادامه تبدیل به ستارههایی مهم در سینما و تلویزیون شدند و بخش مهمی از آنها با وجود آنکه در فضای هنرهای نمایشی به فعالیت حرفهای خود ادامه دادند اما هیچوقت تبدیل به «ستاره» نشدند.
اما از میان چهرههایی که با «ساعت خوش» تبدیل به ستاره شدند، رضا عطاران مهمترین ستارهای بود که بعدها توانست به معنی واقعی کلمه تبدیل به یک سوپراستار سینما شود. هرچند او پیش از «ساعت خوش» سابقه حضور در مجموعه طنز موفق «قطار 57» را هم داشت ولی «ساعت خوش» عطاران را به عنوان یک کمدین جدی معرفی کرد. کمدینی که در سالهای بعد در کنار بازیگری مسیر کارگردانی آثار کمدی را هم به شکل جدی دنبال کرد. این مسیر البته به جدایی عطاران از مسیر فعالیت در تلویزیون و حضور او در سینما منتهی شد؛ هر چند حضور موفق عطاران در آثار متعدد سینمایی و موفقیت این آثار، عطاران را به یکی از پولسازترین بازیگران سینمای ایران تبدیل کرد.
مهران مدیری هم که کارگردان ساعت خوش بود، پس از موفقیت این مجموعه چندین مجموعه آیتمی با همان حال و هوا ساخت که در نوع خود موفق بودند اما با تغییر مسیر مدیری به سمت کمدیهای داستانی که «پاورچین» اولین آنها بود و موفقیت این مجموعه، دوران پرکاری مدیری به شکلی تازه در تلویزیون آغاز شد و در ادامه منجر به تولید کمدیهای پرمخاطب متعددی در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی شد که «شبهای برره»، «مرد هزار چهره» و «قهوه تلخ» شماری از مهمترین آنها بود.
سعید آقاخانی هم که این شبها «نونخ» به کارگردانی او حسابی موفق ظاهر شده، بعد از حضور در این سریال به عنوان بازیگر و کارگردان در پروژههای تلویزیونی و سینمایی متعددی حضور داشت و در سیوسومین جشنواره فیلم فجر برای فیلم «خداحافظی طولانی» برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره شد.
بخش عمدهای از بازیگران «ساعت خوش» نیز بعدها به جریان حرفهای بازیگری اضافه شدند و با وجود اینکه هیچگاه به عنوان ستاره شناخته نشدند اما جزو بازیگران سرشناس و موثر آثار طنز تلویزیون و سینما بودند. رضا شفیعیجم، نادر سلیمانی، حمید لولایی، نصرالله رادش، رامین ناصرنصیر، یوسف صیادی، نعیمه نظامدوست، امیر غفارمنش، ارژنگ امیرفضلی و فاطمه هاشمی از جمله این بازیگران بودند.
البته متاسفانه شماری از بازیگران «ساعت خوش» نیز در سالهای پس از آن به دلایل مختلف از دنیا رفتند. داوود اسدی یکی از این بازیگران بود که اتفاقاً در دوره ساخت «ساعت خوش» علاوه بر بازیگری در تیم نویسندگان این مجموعه نیز حضور داشت. اسدی در سال 1387 در 38 سالگی بر اثر سکته قلبی از دنیا رفت.
پوپک گلدره نیز از جمله بازیگرانی بود که کارش را با «ساعت خوش» آغاز کرد و حدود یک دهه بعد در شرایطی که مشغول بازی به عنوان نقش اول سریال تلویزیونی «نرگس» شبکه سوم سیما بود، بر اثر سانحه رانندگی جان خود را از دست داد تا یکی دیگر از بازیگران بااستعداد تیم ساعت خوش با این دنیا وداع کند.
علی ابوالحسنی هم که بسیاری او را به عنوان مجری «ساعت خوش» به خاطر داشتند، اواسط اسفندماه سال گذشته بر اثر عارضه قلبی فوت کرد تا او نیز از جمله بازیگران این مجموعه باشد که دیگر در قید حیات نیست.
***
امیر غفارمنش در گفتوگو با «وطن امروز»:
ساعتخوشیها مؤلف بودند
عباس اسماعیلگل: اغلب بازیگران مجموعه طنز قدیمی و خاطرهساز «ساعت خوش» این روزها از ستارههای طنز سینما و تلویزیون هستند و در این میان چهرههایی چون رضا عطاران، مهران مدیری و سعید آقاخانی علاوه بر بازیگری به عنوان کارگردان هم در سینما و تلویزیون فعال هستند و مابقی هم با گذشت سالها، همچنان به عنوان نقشهای نخست سریالها و فیلمهای سینمایی طنز به ایفای نقش میپردازند که یکی از این چهرهها امیر غفارمنش است. در همین باره با غفارمنش گفتوگو کردهایم.
***
* اگر بخواهید خیلی صریح و بدون مقدمه، مهمترین علت ماندگاری مجموعه «ساعت خوش» را برشمرید، به چه نکتهای اشاره میکنید؟
ابتدا باید بگویم «ساعت خوش» در دورانی پخش میشد که به قول معروف لبخند اجارهای بود و خنداندن مردم واقعا دشوار بود اما مجموعه «ساعت خوش» مسیری تازه و بکر برای طنز سینما و تلویزیون کشور رقم زد و سعی کرد با ایجاد کمدی موقعیت، خنده را بر لبان مردم بنشاند. از سوی دیگر مجموعه عوامل «ساعت خوش» به طرز اتفاقی از بهترینهای تخصصشان گلچین شده بودند.
* انگار این گلچین شدن عوامل درباره بازیگران نمود بیشتری داشته است که همچنان تا سالها پس از پخش «ساعت خوش» اغلب بازیگران آن در سطح مناسبی از دنیای سینما و تلویزیون باقی ماندهاند؟
مسلما همینطور است. این موضوع به 2 بخش مجزا مرتبط است؛ یکی اینکه تقریبا همه بازیگران «ساعت خوش» مولف و دست به قلم بودند به طوری که همگی با یک همدلی متنها را مینوشتیم و صرفا خود را محدود به بازیگری نمیکردیم. دوم آنکه بخش عمدهای به توانایی شخصی بازیگران برمیگشت، زیرا در «ساعت خوش» چهرههایی ظهور کردند که شاید هر 100 سال یکبار هم این اتفاق برای حوزه طنز نیفتد که از میان آنها میتوان به چهرههایی چون مهران مدیری، سعید آقاخانی و رضا عطاران اشاره کرد که در دنیای کارگردانی هم آثار شاخصی تولید میکنند. همچنین میتوان به بازیگری چون رضا شفیعیجم اشاره کرد که از نظر بنده قویترین تیپساز تاریخ سینما و تلویزیون به شما میرود. سایر بازیگران این مجموعه هم هر کدام دارای یک ویژگی خاص و منحصر به فرد بودند.
* بعد از «ساعت خوش» تنها مجموعهای که توانست استعدادهای جدیدی در عرصه طنز معرفی کند، مجموعه «سیب خنده» بود که چهرههایی چون یوسف تیموری، جواد رضویان و مجید صالحی را به عرصه طنز معرفی کرد و شاید بتوان گفت تا امروز شاهد چنین اتفاقی در مجموعههای طنز نبودهایم.
البته ذکر این نکته درباره مجموعه «سیب خنده» ضروری است که کارگردانی این کار را رضا عطاران به عنوان یکی از ارکان اصلی «ساعت خوش» برعهده داشت که البته بنده هم به عنوان دستیار در کنار عطاران حضور داشتم و چون تقریبا همان فضای کاری «ساعت خوش» در «سیب خنده» هم حکمفرما شده بود، چنین خروجی را شاهد بودیم و در نتیجه شاهدیم چهرههایی چون جواد رضویان و مجید صالحی امروز علاوه بر بازیگری، در بحث کارگردانی هم فعالیت چشمگیری دارند و این موضوع از خصلت «مولف بودن» نشأت میگیرد.
* چرا به غیر از این دو مجموعه طنز، سایر مجموعهها و سریالهای طنز قابلیت معرفی ستارههای طنز را نداشتهاند؛ این مسأله به افت کیفی آثار بازمیگردد؟
خیر! اتفاقا در سالهای اخیر مجموعههای طنز خوبی ساخته شده اما جواب پرسش شما به همان «مولف بودن» بازیگران بازمیگردد و چون خنداندن مردم یکی از سختترین کارهاست، بازیگران طنزی که خودشان مولف نباشند به سختی میتوانند به ستاره تبدیل شوند اما مطمئنم طی 10 سال آینده موج جدیدی از جوانان مولف حوزه طنز ظهور و هنرنمایی خواهند کرد.
* این شبها سریال طنز «نونخ» به کارگردانی سعید آقاخانی همبازی سابقتان در «ساعت خوش» روی آنتن میرود؛ نظرتان درباره این مجموعه چیست؟
اینکه لوکیشینها از آپارتمانهای تهران خارج شده، خیلی ارزشمند است، از سوی دیگر موجب دیده شدن بازیگران مستعد شهرستانها میشود. درباره طنازیهای سریال هم باید گفت شوخیهای این مجموعه خیلی خوب از آب درآمده که بدون توهین به قومیتها لحظات خوشی را برای مخاطبان رقم میزند.
* در پایان از فعالیتهای این روزهایتان میگویید؟
متاسفانه به خاطر شیوع کرونا همه پروژهها تعطیل شدهاند، البته من مشغول نوشتن فیلمنامه یک کار ملودرام اجتماعی با عنوان «زلزله» هستم که همراه با هومن پاکدل مشغول مذاکره با سرمایهگذاران مختلف هستیم.
ارسال به دوستان
برخلاف دیدگاههای نزدیکان دولت، کارشناسان محیطزیست با استناد به میزان بارشهای سالهای اخیر و با توجه به تغییرات اقلیمی با اطمینان خاطر از ورود ایران به دوران ترسالی میگویند
ترسالی و شرمساری!
اصرار عجیب معاون فراری رئیس سازمان محیطزیست بر انکار ورود ایران به دوران ترسالی، ناشی از ضعف بنیه علمی بود یا شائبههای امنیتی درباره او را تقویت میکند؟
گروه اجتماعی: خبرهای سیل و خسارتهای سیلاب دیگر شگفتی ندارد و جزو اخبار عادی در ایران محسوب میشود، چون مدتی است ایران از خشکسالی عبور کرده و در مرحله مدیریت منابع آب ناشی از نزولات بیسابقه قرار دارد؛ این در حالی است که کارشناسان محیطزیست مورد حمایت دولت هنوز باور ندارند ایران وارد دوران ترسالی شده است.
به گزارش «وطن امروز»، تقریبا هفتهای نیست خبر سیل و سیلاب در ایران منتشر نشود و چند سال است خسارتهای سیل وارد مرحله بحران شده اما برخی کارشناسان کالجرفته که در دولت دوازدهم دارای جایگاه بالایی در سازمان محیطزیست هم بوده و هستند، نتوانستند این دوران را پیشبینی کنند و حتی با دیدن سیلهای بیسابقه در کشور و بحران سیلاب باز هم از مواضع خود کوتاه نمیآیند و عبور از خشکسالی را باور ندارند.
کاوه مدنی یکی از این کارشناسان است که در سال 1396 به عنوان معاون بینالملل، نوآوری و مشارکت فرهنگی- اجتماعی سازمان حفاظت محیطزیست انتخاب شد. او در چند سال اخیر اصرار داشته که ایران همچنان در دوران خشکسالی قرار دارد و هنوز وارد دوران ترسالی نشده است. وی که در دانشگاههای اروپا و آمریکا تحصیل کرده، نه تنها قدرت پیشبینی اقلیم و آبوهوا را ندارد، بلکه حتی با دیدن شاخصهای بارش و افزایش منابع آبی و در نهایت سیلابهای بیسابقه در کشور، باز هم این موضوع را کتمان میکند.
کاوه مدنی همراه چند نفر دیگر مقالهای علمی در سال 1395 نوشت و به موضوع مدیریت آب در ایران پرداخت. این مقاله شهریور 1396 در فصلنامه صنوبر ایران ترجمه و چاپ شد که میتوان گفت همان چیزی است که وی همیشه بر آن تاکید داشته است: ملت ورشکسته. در این مقاله با عنوان چالشهای یک ملت ورشکسته آبی نوشته شده است: «ایران هماکنون در حال تجربه مشکلات جدی آب است. خشکسالیهای مکرر توأم با برداشت بیش از حد آبهای سطحی و زیرزمینی از طریق شبکه بزرگی از زیرساختهای هیدرولیکی و چاههای عمیق، وضعیت آب کشور را به سطح بحرانی رسانده است. از نشانههای این وضعیت خشک شدن دریاچهها، رودخانهها و تالابها، کاهش سطح آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین، تخریب کیفیت آب، فرسایش خاک، بیابانزایی و توفانهای گرد و غبار بیشتر است. این مطلب نگاهی به عوامل اصلی مشکلات آب در ایران دارد. اگرچه تغییرات آبوهوایی و تحریمهای اقتصادی بر مشکلات آب ایران اثرگذارند اما ایران به طور جدی از خشکسالی اقتصادی و اجتماعی رنج میبرد. به عبارت دیگر به دلیل فزونی تقاضای آب بر عرضه طبیعی آب، کشور دچار ورشکستگی آبی است».
به عبارت بهتر کاوه مدنی از همان ابتدا بر خشکسالی اقتصادی و اجتماعی تاکید داشته و احتمالا با استفاده از واژه خشکسالی اقلیمی میخواسته موضوع خشکسالی سیاسی را مطرح کند. خیلیها کاوه مدنی را کارشناس و نابغه محیطزیست و آبوهوا میدانند و حتی قصد داشتند وی را به عنوان وزیر نیرو به کابینه روحانی قالب کنند اما همین موضوع خشکسالی و ترسالی نشان داده حتی شاخصههای علمی کاوه مدنی دارای شبهه است.
مدنی در همان مقاله علمی درباره خشکسالی در ایران مینویسد: «گزارشهای ضدونقیضی از خشکسالی در ایران وجود دارد. مشاهدات ماهواره از بارش بر اراضی ایران هیچ تغییر قابل توجهی از خشکسالی در بسیاری از نواحی را نشان نمیدهد. دادههای کل کشور یک روند آماری معنیدار را نشان نمیدهد. با این حال، برخی محققان نشان دادهاند در حالی که روند آماری معنیداری در 3 دهه گذشته در متوسط بارندگی سالانه ایران مشاهده نشده است، روند خشک شدن قابل ملاحظهای در شمال و شمال غربی کشور مشاهده شده است. به همین ترتیب، گزارشهایی از افزایش شدت خشکسالی در بخشهایی از ایران وجود دارد».
کاوه مدنی با آن مدلهای علمی اما نتوانست بارشها و خروج ایران از خشکسالی را پیشبینی کند و حتی بر شدت خشکسالی تاکید داشت. در ادامه بارشهای شدید در سال 1397 و 1398 و سیلابهایی که خسارات فراوانی برای ایران ایجاد کرد و حتی با دیدن این بارشها باز هم کاوه مدنی بر ادامه خشکسالی و عدم ورود به ترسالی تاکید داشت. وی در اوج سیلهای ابتدای سال 1398 در گفتوگو با یورونیوز در این باره گفت: «ما از نظر علمی توان چنین پیشبینی (برای ورود به دوران ترسالی) را نداریم. برخی خیلی سریع نتیجهگیری کردهاند که ما وارد دوره ترسالی شدهایم که درست نیست. ما حتی نمیدانیم سال آینده تر خواهد بود یا خشک و نرمال. مهمتر اینکه باید برخی نکات تخصصی به زبان ساده برای مردم توضیح داده شود و آنها را به اشتباه نیندازیم. وقتی اینها تنها در تیتر مطبوعات میآید، میتواند مردم را گمراه کند. معمولا منظور از خشکسالی یا سال خشک این است که در یک سال خاص نسبت به متوسط درازمدت میزان موجودی آبی که طبیعت به ما داده کمتر از یک دوره بلندمدت است که دستکم این دوره بلندمدت ۳۰ سال است. اگر در یک سال خاص میزان آبی که داریم نزدیک میانگین بلندمدت باشد، آن سال نرمال است. اگر این میزان از میانگین بلندمدت بیشتر باشد، ما آن را ترسالی مینامیم».
با ادامه بارشها کاوه مدنی سرانجام قبول کرد وارد ترسالی شدهایم اما وارد دوران ترسالی نشدهایم و نیاز به بررسی بیشتر دارد! وی سال گذشته در صفحه شخصی خود نوشته بود: «امسال ترسالی داریم ولی اینکه وارد دوران ترسالی شدهایم حرف اشتباهی است». این فعال محیط زیست در توضیح سخن خود افزود: «برای فهمیدن این موضوع که آیا وارد دوران ترسالی شدهایم یا نه، نیاز به بررسیهایی دقیقتر در دورهای طولانی وجود دارد».
کاوه مدنی حتی با دیدن بارشهای بیسابقه، ورود به دوران ترسالی را کتمان میکند. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان زمینشناسی و هواشناسی و حتی پژوهشگران سازمان جنگلها و مراتع کشور 6 ماه قبل از وقوع سیل در کشور این موضوع را پیشبینی کرده بودند. مثلا محمد درویش، عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در سال 1397 و چند ماه قبل از سیلهای خسارتبار ایران، ورود به ترسالی را پیشبینی کرده بود. وی پاییز 1397 گفت: نسبت به میانگین درازمدت 50 ساله هم جز حوضه مرزی شرقی که هنوز نسبت به میانگین درازمدت ریزش آسمانیاش کمتر است، در بقیه حوضهها وضعیت بارندگی حتی از میانگینهای درازمدت هم بهتر بوده است. ما بهترین وضعیت را الان در حوضه خلیجفارس و دریای عمان داریم که 5/197 میلیمتر بارندگی داشته است و این میزان از متوسط 50 ساله کشور 6/63 درصد بیشتر است و از سال آبی گذشته هم ۳۵۵ درصد بیشتر است. اینها نشاندهنده این است که در این 4-3 ماه اوضاع خوب بوده و شواهد نشاندهنده این است که واقعا وارد ترسالی شدهایم.
بعد از بارشهای آخر سال 97 و ابتدای سال 98 موضوع ورود ایران به دوره ترسالی مورد تایید کارشناسان و اساتید دانشگاهها قرار گرفت. مثلا سیدرمضان موسوی، زمینشناس اردیبهشت 1398 اعلام کرد: ایران طی یک دوره ۳ تا ۴ دههای با خشکسالی روبهرو بوده و از سال گذشته این دوره با بارشهای بیشتر گویا به پایان رسیده و با توجه به شواهد، نظریه آغاز دوره ترسالی بعید به نظر نمیرسد.
پروفسور حسین اردکانیان، استاد هواشناسی کشور که از سال 1396 موضوع ترسالی را مطرح کرده بود، اخیرا نیز اعلام کرد ایران باید برای دوران ترسالی برنامهریزی کند.
وی در این باره گفت: بارندگیهای ایران در این سالها نرمال و بالاتر از نرمال بوده و همانطور که از 3 سال پیش گفتم، وارد دوران ترسالی شدهایم. بارندگیهای بهاره امسال تا اواسط خردادماه ادامه خواهد و با این حجم بارشها مخزن سدهای کشور وضعیت بسیار مناسبی دارند و باید به فکر جمعآوری روانابها برای سالهای آتی باشیم.
* بارشهای سیلآسا حاصل تغییر اقلیم آبوهوایی در ایران
وقوع بارشهای سیلآسا در کشور نشاندهنده تغییر اقلیمی و ورود ایران به دوران ترسالی است. مدیرکل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی کشور گفت: ایران مدت 2 سال است با پشت سر گذاشتن بحران خشکسالی وارد دوره ترسالی شده است و قطعا سال آینده نیز با پدیده ترسالی مواجهیم.
صادق ضیائیان در گفتوگو با «وطن امروز» با بیان اینکه ایران بیش از 10 سال با بحران مستمرخشکسالی مواجه بود، افزود: بارشهای مداوم برف و باران در سطح کشور طی 3-2 سال اخیر بیانگیر آن است که خوشبختانه خشکسالی را پشت سر گذاشتهایم اما این بدان معنا نیست که کمبود منابع آبی در کشور با بارشهای دو، سه سال اخیر جبران شده، چرا که بیش از 10 سال کشورمان با بحران خشکسالی و کمآبی روبهرو بوده است.
وی در پاسخ به این سؤال «وطن امروز» که آیا تداوم بارشها که در طول 2 سال اخیر بعضا سیلآسا بوده است، در سالهای آینده نیز ادامهدار خواهد بود یا خیر؟ گفت: از آنجایی که تغییراتی در اقلیم کشور رخ داده است، بنابراین طبیعی است که بارشهای فراوان در سالهای آیند نیز در کشور اتفاق بیفتد.
ضیائیان اضافه کرد: اغلب دانشمندان اقلیمشناس دنیا بر این باورند که تغییرات اقلیمی همواره فراوانی پدیده نزولات جوی را به همراه دارد که وقوع بارشهای سیلآسا در کشور نشاندهنده تغییر اقلیمی در ایران است.
مدیرکل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی کشور با بیان اینکه ترسالی همیشه در مقابل خشکسالی معنا پیدا میکند، افزود: ایران طی 2 سال اخیر وارد دوره ترسالی شده است و با توجه به بارشهای قابل توجه در جایجای جغرافیای کشورمان بیتردید سال آینده نیز با پدیده ترسالی مواجهیم اما پیشبینی میشود در درازمدت (بین 50 تا 100 سال آینده) تعداد سالهای خشک بیشتر از سالهای تر در کشور اتفاق بیفتد.
وی موقعیت ایران از حیث چگونگی نزولات جوی در طول دو، سه سال اخیر را بسیار مطلوب عنوان کرد و افزود: با توجه به تغییر اقلیم آب و هوایی در کشور دیگر شاهد خشکسالیهای خشن در سالهای آینده نخواهیم بود.
* چرا تشکیک؟
کاوه مدنی کارشناسی ارشد منابع آب خود را از دانشگاه لوند سوئد گرفت و در سال 1388 مدرک دکترای خود را در رشته مهندسی عمران محیط زیست از دانشگاه کالیفرنیا- دیویس دریافت کرد. وی پس از آن دوره پسادکترای خود را در رشته اقتصاد و سیاست محیطزیست در دانشگاه کالیفرنیا- ریورساید گذراند. کاوه مدنی استاد تحلیل سامانهها و سیاست در مرکز سیاست محیطزیست کالج سلطنتی لندن بود. گویا نام دانشگاههای خارجی برای مدیران داخلی بسیار مهم بوده و هست که کاوه مدنی جایگاه بالایی در رسانههای حامی دولت و حتی پاستورنشینان باز کرد. مدیرانی که اعتقاد دارند باید از خارج مدیر آورد حالا میتوانند گفتههای کاوه مدنی را که از کالج سلطنتی لندن به ایران آمد درباره خشکسالی و ترسالی بررسی علمی کنند.
چرا کاوه مدنی اصرار داشت خشکسالی ادامه دارد؟ چرا او ورود به دوران ترسالی را کتمان کرد و حتی با دیدن بارشها و بحران سیلاب، ورود به دوره ترسالی را کتمان کرد؟ حتی اگر خیلی سادهانگارانه بپذیریم دیدگاههای سیاسی کاوه مدنی بر فعالیت علمیاش تاثیرگذار نبوده، نمیتوان از این موضوع بسادگی گذشت که بار علمی وی چندان سنگین نیست که در رسانههای دولتی و حامیان دولت نشان داده میشود. کاوه مدنی که در همان سال 1396 فراری داده شد، حتی با دیدن دلیل و برهان هم توانایی ارائه یک اظهارنظر کامل علمی ندارد و دائم درباره بررسی بیشتر سخن میگوید. این موضوع میتواند قابل توجه کسانی باشد که همچنان موافق ورود کاوههای پوشالی هستند؛ کاوههایی که قصد دارند خشکسالی اجتماعی و سیاسی را القا کنند و برای این کار یک ملت را ورشکسته مینامند و حتی از میان سیل و سیلابها، خشکسالی را فریاد میزنند.
***
[کهرم: ایران 2 سال است وارد دوران ترسالی شده است]
«ایران از دوران خشکسالی خارج و 2 سال است وارد ترسالی شده است». مشاور رئیس سابق سازمان محیطزیست با بیان اینکه ایران پس از سالها از دوران خشکسالی خارج شده است، گفت: سازمان هواشناسی بریتانیا که یکی از شاخصترین سازمانهای آبوهوایی دنیاست سال گذشته به من گفت چنانچه بارشها در ایران ادامهدار شود و تا نوروز سال بعد یعنی امسال تداوم داشته باشد، نشاندهنده این است که ایران از سیستم آبوهوایی خلیجفارس که معمولا آبوهوایی گرم و خشک و کمباران دارد خارج شده و در آغوش سیستم آبوهوایی اقیانوس اطلس که همیشه پرباران است قرار گرفته است.
دکتر اسماعیل کهرم که یکی از دوستان کاوه مدنی هم محسوب میشود در گفتوگو با «وطن امروز» به بارشهای سیلآسای 2 سال اخیر در کشور اشاره کرد و اظهار داشت: معمولا با تغییر اقلیم، جریانهای باد که به صورت مستمر و با شدت بالا در 40 کیلومتری جو از سمت غرب به سوی شرق شروع به وزیدن میکند ابرها را از سمت غرب به سوی شرق میکشاند و از آنجایی که ایران در مسیر این بادهای تند توفانی قرار دارد، بارشها در منطقه اتفاق میافتد. این ابرها حاصل بخار آب اقیانوس اطلس است که پس از وزش باد در پی تغییر اقلیمی بر جغرافیای ایرانزمین به صورت برف و باران شروع به باریدن میکند و بعضا موجب وقوع سیل میشود. بومشناس و فعال محیطزیست با بیان اینکه بارشها در کشور اکنون طوری است که ظرف 4 روز شاهد بارش به اندازه نصف میزان سالانه هستیم، تصریح کرد: طی یکی، دو سال اخیر در برخی روزها شاهد بارش 120 میلیمتری باران بودیم، این در حالی است که معدل بارش در سال 240 میلیمتر است. در چنین شرایطی است که میتوان به طور قطع گفت ایران وارد دوران ترسالی شده است، چرا که میزان بارندگیها از 280 میلیمتر در سال در کشور بالاتر رفته است. کهرم افزود: وقوع بارشهای سیلآسا معمولا به دلیل نبود زیرساختها و از بین رفتن مراتع در سطح کشور خساراتی را برای مردم و محیطزیست به بار آورده است. ایران پس از سالها خشکسالی همچنان تشنه باران است. در چنین شرایطی برای حفاظت از این آبهای روان به جای اینکه به صورت سیل ویرانگر به هدر رود و از طرفی طبیعت و خانمان مردم را از بین ببرد، نیازمند ساخت سدهای کوچک در جایجای این مرز و بوم هستیم، زیرا ایران در شرایط آبوهواییای قرار گرفته است که باید به تداوم این بارشها در سالهای آینده نیز امیدوار باشیم. وی به تبعات جبرانناپذیر وقوع سیل در کشور اشاره کرد و افزود: آگاهی نداشتن یا بیتوجهی به حفاظت از محیطزیست، باعث شده است که مراتع کشور در پی چرای بیش از حد دام از بین برود و با وقوع بارانهای تند، سیل راه بیفتد و خسارات سنگینی به طبیعت و زندگی مردم وارد کند. کهرم با تاکید بر اینکه باید تغییر اقلیم در کشور را پذیرفت، گفت: ناسا خیلی تلاش کرد نسبت به پدیده تغییر اقلیم سرپوش بگذارد اما فایدهای نداشت. به طور مثال، امسال شاهد شدت بارشها و نزولات جوی به صورت برف در 2 استان مازندران و گیلان بودیم که در دهههای گذشته بینظیر بوده است. وی افزود: از طرفی بارشهای فراوان باران چه قبل از سال جدید و چه پس از آن در شرق کشور بویژه منطقه سیستانوبلوچستان، کرمان و مناطق خشک کشور نیز نشاندهنده آن است که این نزولات با این مقدار بسیار بالا تصادفی نیست، چرا که بارشها به گونهای بود که طی 60 سال اخیر چنین اتفاقی نیفتاده است. کهرم افزایش میزان بارندگیها در 2 سال اخیر را امیدوارکننده دانست و گفت: از آنجا که وارد سیستم آبوهوایی اقیانوس اطلس شدهایم، بنابراین کشور پس از سالها از وضعیت خشکسالی عبور کرده و مدت 2 سال است وارد دوره ترسالی شده است. در چنین شرایطی باید منتظر بارشهای بسیار زیاد در سالهای آینده نیز بود و مسؤولان در چنین شرایطی باید خود را آماده کنند تا با برنامهریزیهای دقیق و کارشناسانه نسبت به مهار آبها و استفاده درست از آن اقدامات لازم را به کار گیرند.
ارسال به دوستان
ترامپ دیروز در اظهاراتی توهینآمیز مدعی شد ایران پر از طاعون شده است!
بفرما طاعون!
تعدادی از مردم نیویورک در اعتراض به سوء مدیریت دولت در مهار بحران کرونا اجساد نمادینی درون کیسههای زباله در مقابل هتل ترامپ قرار دادند
گروه سیاسی: رئیسجمهور آمریکا در حالی که تحت شدیدترین انتقادات به دلیل عدم مدیریت بحران کرونا بویژه عدم تدارک مناسب تجهیزات پزشکی قرار دارد، ادعای آمادگی کشورش در ارسال تجهیزات پزشکی به ایران را مطرح کرد؛ ادعایی که یک بررسی گذرا از آمارهای جهانی و تحلیلهای کارشناسان بینالمللی مضحک بودن آن را به وضوح نمایان میکند.
به گزارش «وطن امروز»، رئیسجمهور آمریکا که از لغو تحریمهای ایران در موقعیت مبارزه با شیوع کرونا خودداری کرده است، در نشست خبری کارگروه ویروس کرونای کاخ سفید با مطرح کردن ادعاهایی علیه ایران گفت: ایران پر از طاعون شده است که من این را نمیخواهم. به آنها پیشنهاد کمک دادهام، اگر ونتیلاتور (دستگاه تنفس مصنوعی) نیاز داشته باشند که دارند من برای آنها ونتیلاتور میفرستم. ما هزاران ونتیلاتور اضافی داریم. تصاویری از تعداد زیاد کیسهها [ی اجساد] را در تلویزیون نشان میدهند.
اظهارات ترامپ در حالی مطرح میشود که پیشینه دولت آمریکا و اهتمام همهجانبهاش برای گروگان گرفتن سلامتی مردم ایران برای پیگیری سیاستهای تمامیتخواهانهاش نشاندهنده یک رویکرد ثابت در این زمینه است. تحریمهای غیرانسانی آمریکا به طور اعم و تحریمهای دارویی کشورمان به طور اخص نشانی کامل از تلاش منفعتطلبانه سیاسی آمریکا در جریان مسائل مربوط به بهداشت و درمان است. تحریمهای مالی آمریکا و تلاش همهجانبه برای ممانعت از انجام هرگونه مبادله تجاری که باعث هموار شدن مسیر واردات دارویی به کشورمان میشود را میتوان مصداقی روشن از پیگیری منافع سیاسی و اقتصادی با زیر پا گذاشتن حق حیات مردم سایر ملل از جمله مردم ایران دانست که قربانیهای زیادی نیز در این عرصه داشته است. به خطر انداختن سلامت و حق حیات مردم ایران برای پیگیری منافع سیاسی دولت آمریکا از جمله قرار دادن مردم کشورمان مقابل حکومت یکی از رویههای ثابتی است که تاریخ اعمال خبیثانه این دولت، گواهی بر آن است.
با شیوع ویروس کرونا در ایران افکار عمومی جهان مطالبه رفع تحریمهای آمریکا علیه ایران را داشت تا روند کمکرسانی به بیماران کرونایی تسهیل شود. آمریکا که خود را تحت فشار افکار عمومی میدید، چندینبار اعلام کرد تحریمها شامل موارد دارویی و بهداشتی نمیشود؛ ادعایی قویا از سوی مسؤولان کشور تکذیب شد. معاون اول رئیسجمهور آن را «دروغ بزرگ» خواند و وزیر بهداشت در گفتوگویی در اینباره اظهار داشت: اینکه آمریکاییها میگویند هیچ تحریمی در حوزه دارویی نداریم یک دروغ آشکار است و آنها به خیال خام خویش میخواهند ما را به زانو درآورند.
روزنامه واشنگتنپست نیز در اینباره نوشت: گزارشهای فصلی دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا (اوفک) نشان میدهد دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده شمار مجوزهایی را که به شرکتها برای صادرات اقلام خاص پزشکی به ایران میدهد، کاهش داده است. فهرست کالاهایی که نیازمند مجوز خاص از این نهاد است، شامل دستگاه تولید اکسیژن، ماسک تنفسی با پوشش کامل صورت و تجهیزات تصویربرداری حرارتی میشود که به گفته پزشکان، برای درمان بیماران و محافظت از کادر درمان ضروری است.
ترامپ در حالی در اظهارات جدیدش ادعا کرد آمریکا هزاران ونتیلاتور اضافی دارد که چندی پیش پایگاه اینترنتی رادیو ملی آمریکا (انپیآر) از نیاز کادر درمانی و پرستاران بیمارستانها در سراسر این کشور به تجهیزات حفاظت شخصی و دستگاههای تنفس مصنوعی خبر داد.
خبرگزاری سیانان نیز در اینباره به نقل از یک منبع آگاه در کنگره نوشت که ارسال تجهیزات پزشکی به خارج از این کشور متوقف شده است. ترامپ نیز در همین راستا تاکید کرده است: خودمان کلی نیاز داریم. به گزارش سیانان، آمریکا از کشورهای دیگر خواسته اجناسی از ضدعفونیکننده دست گرفته تا دستگاه تنفس مصنوعی را به این کشور اهدا کرده یا بفروشند. نیاز آمریکا به تجهیزات پزشکی به حدی رسید که از دشمن راهبردی خود مجبور به خرید این تجهیزات شد. وزارت دفاع روسیه در اینباره اعلام کرد، یک فروند هواپیمای روسی حامل تجهیزات پزشکی عازم آمریکا شده است. تعجببرانگیزترین ادعاهای ترامپ جایی بود که ادعا کرد وضعیت آمریکا درباره کرونا از همه کشورهای جهان بهتر است و برای تعداد بالای کشتهشدگان بیماری کرونا در ایران اظهار تاسف کرد و از دفن اجساد با کیسهها ابراز ناراحتی کرد.
ترامپ در حالی این ادعاها را مطرح میکند که بر اساس آخرین آمار جهانی، آمریکا با بیشترین تعداد مبتلایان در جهان، به مجموع 738 هزار و 913 مبتلا رسیده است؛ تاکنون 39 هزار و 15 آمریکایی مبتلا نیز جان خود را از دست دادهاند که در نوع خود رکوردی دستنیافتنی در مرگومیر بیماران کرونایی به حساب میآید.
آمار بسیار بالای کشتهشدگان آمریکایی بر اثر ویروس کرونا به حدی است که تصاویر چیدن طبقاتی اجساد این بیماران در بیمارستانهای آمریکا و دفن گروهی آنان موجب شگفتی و جریحهدار شدن احساسات عمومی در سطح جهان شده است.
استقرار ماشینهای بزرگ سردخانه در سطح شهر نیویورک به منظور جلوگیری از تلنبار شدن جنازهها در سطح بیمارستانهای این شهر بهعلت تکمیل شدن ظرفیت سردخانههای بیمارستانی از دیگر تصاویری بود که طی روزهای گذشته از آمریکا مخابره شد و تعجب و تاسف مردم سایر نقاط جهان را برانگیخت.
* بردنمایی آقای بازنده!
ترامپ در بخش دیگری از اظهارات خود به تحولات غرب آسیا اشاره کرد و مدعی شد: وقتی من روی کار آمدم، در ایران یک حکومت تروریست وجود داشت. ایران اکنون کشوری متفاوت از آن چیزی است که قبلا بود. در اوایل روی کار آمدنم، ایران قصد داشت کل خاورمیانه را بگیرد، اکنون آنها فقط میخواهند زنده بمانند و هر هفته با اعتراضهایی مواجه هستند.
ترامپ در حالی ایران را به شکست در خاورمیانه متهم میکند که بر مبنای نظریات بسیاری از کارشناسان، آمریکا بویژه بعد از اشتباه استراتژیکش در ترور سردار سلیمانی عملا در باتلاقی فرورفته که با هر دستاویزی به دنبال خروج از آن است.
ترور سردار سلیمانی احساسات ضدآمریکایی مسلمانان خاورمیانه را برانگیخت تا جایی که اثر زودهنگام آن در مصوبه پارلمان عراق درباره الزام نیروهای آمریکایی بر خروج از این کشور خود را نشان داد. یک روز پس از این اقدام پارلمان عراق، خبرگزاری فرانسه سندی را منتشر کرد که نشان میداد ائتلاف بینالمللی ضدداعش به سرکردگی آمریکا به ارتش عراق اعلام کرده است، با احترام به حاکمیت عراق و درخواست پارلمان و دولت بغداد، در راستای ایجاد مقدمات جهت تغییرات پیشرو ظرف روزها و هفتههای آینده، جابهجایی نیروهای خود را آغاز میکند. حدود یک ماه بعد، اسکاینیوز عربی، به نقل از «علی الغانمی» عضو کمیته امنیت و دفاع در پارلمان عراق خبر داد خروج نیروهای آمریکایی از پایگاههای محل حضورشان در عراق آغاز شده است. الغانمی 21 بهمن در سخنانی گفت: آمریکا خروج از ۱۵ پایگاه نظامی در عراق را آغاز کرده است. وی افزود: آمریکاییها حضور خود را تنها به 2 پایگاه محدود کردهاند که یکی در اربیل و دومی پایگاه عینالاسد در الانبار است. الغانمی همچنین گفت: آمریکا به باقی ماندن در 2 پایگاه اربیل و الانبار اصرار دارد اما فشار مردمی و پارلمانی برای اخراج نیروهایش از همه پایگاهها ادامه دارد. این اقدام آمریکاییها در حالی انجام شد که 4 بهمنماه میلیونها نفر از مردم عراق در تظاهراتی تاریخی و بینظیر خواستار پایان اشغالگری نظامیان آمریکایی در این کشور شدند. علاوه بر این چندی پیش اخباری مبنی بر احتمال حمله آمریکا به مقر گروههای مقاومت عراق در برخی رسانههای غربی منتشر شد. همزمان آرایش و چینش نیروهای نظامی آمریکا در عراق تغییر کرد. رسانههای محلی گزارش دادند آمریکا نیروی نظامی خود را از برخی پایگاههایش در عراق بیرون کشیده و عمدتا به پایگاه عینالاسد منتقل کرده است. رسانههای غربی با انعکاس خبر تغییر چینش نیروهای نظامی آمریکایی در عراق عمدتا اینگونه نتیجهگیری میکردند که این جابهجایی نیروها به منظور تمرکز آنان در یک پایگاه نظامی برای حمله به مقرهای حشدالشعبی است؛ حملهای که هیچگاه اتفاق نیفتاد اما زیر سایه این جوسازی خبری، آمریکا برخی پایگاههای نظامی خود را در عراق تعطیل کرد.
در افغانستان نیز وضعیت مشابه عراق است. آمریکا برنامه خروج نظامیانش از افغانستان را در دستور کار دارد. سرعت خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان حتی بالاتر از جدول زمانبندی اعلام شده توسط این کشور است. علاوه بر این مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد شیوع کرونا مانع تخلیه نیروهای آمریکایی از افغانستان نمیشود.
***
ظریف خطاب به ترامپ: بزودی صادرکننده ونتیلاتور میشویم
وزیر امور خارجه کشورمان به ادعای اخیر رئیسجمهور آمریکا درباره آمادگی کشورش برای کمک به ایران واکنش نشان داد. به گزارش ایسنا، محمدجواد ظریف در واکنش به اظهارات اخیر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا درباره کمک به مردم ایران، خطاب به او در صفحه توئیترش نوشت: آقای ترامپ! ایران ظرف چند ماه آینده صادرکننده دستگاه تنفس مصنوعی (ونتیلاتور) خواهد بود. تنها کاری که شما باید بکنید این است که دخالت در امور داخلی دیگر ملتها بویژه ملت ما را متوقف و باور کنید ما از «هیچ» سیاستمدار آمریکایی مشورت نمیپذیریم».
***
ستاری: به توان صادرات تجهیزات پزشکی درمان کرونا دست یافتهایم
معاون علمی و فناوری رئیسجمهور از ورود ایران به مرحله صادرات تجهیزات پزشکی در حوزه بیماری کرونا خبر داد و گفت: با تولیدات روزافزون شرکتهای دانشبنیان در زمینه کیتهای تشخیص و تجهیزات پزشکی در زمینه بیماری کرونا، اکنون برای صادرات این محصولات آماده میشویم. «سورنا ستاری» تصریح کرد: ما در حوزه تولید تجهیزات پزشکی معتبر نظیر ونتیلاتور و دستگاههای مختلف اتاق عمل شاهد تحولات فوقالعادهای در کشور هستیم به طوری که این شرکتها اکنون تاییدیههای لازم را دارند و میتوانند محصولات خود را حتی به اروپا صادر کنند.
******
ناامیدی ایالتها از ترامپ؛ فروپاشی فدرالیسم؟
گروه بینالملل: آمار مبتلایان به کرونا در آمریکا دیروز 700 هزار نفر را هم پشت سر گذاشت و به 742,459 نفر رسید. تلفات در این کشور هم با نزدیکی به مرز 40 هزار نفر، به 39,651 نفر رسید.
نکته اینکه آنچه اعلام میشود آمار رسمی دولت آمریکاست و آمار واقعی بر اساس آنچه رسانههای آمریکایی در هفتههای اخیر به آن پرداختهاند، بالاتر از این عددهاست. در این شرایط بحران مدیریت کرونا در این کشور هر روز ابعاد تازهای به خود میگیرد. فارغ از دعوت ترامپ از هوادارانش در چند ایالت برای نافرمانی مدنی و وادار کردن فرمانداران به لغو قرنطینه یا ادامه دعوای وی با فرمانداران، آنچه در ایام کرونا بر باد رفت، اعتماد نصف و نیمه ایالتها به دولت مرکزی آمریکا بود. شواهد فراوانی در یک ماه و نیم گذشته برای این موضوع در رسانهها منتشر شده است که جدیدترین آن اعلام پروازهای محرمانه فرماندار یکی از ایالتهای آمریکا به چین برای خرید تجهیزات پزشکی مورد نیاز کادر درمان ایالتش بوده است.
اقدام این فرماندار از چشم دولتمردان آمریکایی شاید کاری زشت تلقی شود اما با توجه به اوضاع و احوال مدیریت کرونا در این کشور، وی در چشم مردمش احتمالا به مثابه یک قهرمان خواهد بود.
به نوشته رسانههای آمریکایی، «جیبی پریتزکر» فرماندار ایالت ایلینوی برای خرید میلیونها عدد ماسک و دستکش، به انجام یک سلسله پروازهای محرمانه به مقصد چین دست زده و از پکن این اقلام را خریداری کرده است. به نوشته بیزینس اینسایدر، فرماندار ایلینوی به دلیل نگرانی از تصاحب ماسکها و دستکشها توسط دولت دونالد ترامپ، یک سلسله پروازهای محرمانه با هواپیماهای چارتر به مقصد چین را انجام داده است.
این روزنامه محلی در شیکاگو همچنین از رویت 2 صورتحساب فرمانداری ایلینوی به ارزش 888.275 دلار برای خرید هواپیمای چارتر به مقصد شانگهای چین تحت عنوان «پاسخگویی به بحران کرونا» خبر داد. گفته میشود این ایالت ۱۷۴ میلیون دلار صرف خرید دستگاههای تنفس مصنوعی، تجهیزات حفاظت شخصی و دیگر اقلام مرتبط با اقدامات لازم برای مقابله با کرونا کرده است.
یک منبع مطلع درباره این خریدها گفته است: ما گزارشهایی درباره تلاش ترامپ برای تصاحب تجهیزات حفاظت شخصی بعد از ورودشان به ایالات متحده دریافت کرده بودیم.
دفتر جیبی پریتزکر، فرماندار ایلینوی آمریکا ضمن امتناع از پاسخ به رسانهها درباره جزئیات پروازهای انجام شده برای خرید تجهیزات، اذعان کرده این ایالت برای به دست آوردن آنها چالشهایی داشته است. سخنگوی فرماندار ایلینوی گفت: زنجیره تامین (تجهیزات حفاظت شخصی) شبیه غرب وحشی شده است و وقتی تجهیزات را خریدید، از اینکه آنها به ایالت برسند هم یک اقدام شاهکار و خارقالعاده است.
یک مسؤول دیگر این ایالت هم به رسانهها گفته است: با انجام این پروازها میلیونها ماسک و دستکش در اختیار پرسنلی که به آنها نیاز دارند، قرار میگیرد و برنامهریزی شده این پروازها طی هفتههای جاری در ایلینوی به زمین بنشینند و فرمانداری دارد تلاش میکند از تامین این تجهیزات بسیار مورد نیاز اطمینان حاصل شود.
بیزینس اینسایدر در بخش دیگری از گزارش خود از تلاش دولت دونالد ترامپ برای تصاحب تجهیزات پزشکی ایالتهای آمریکا خبر داد. در گزارش آمده است: تعدادی از گزارشها اسناد مربوط به تلاشهای دولت فدرال برای تصاحب دستگاههای تنفس مصنوعی، ماسکها و دیگر تجهیزات حفاظت شخصی از ایالتها را منتشر کردند که در بین آنها مواردی از صدور فرمان تصاحب و انتقال آنها بدون هرگونه توضیحی دیده میشود.
فرماندار ایلینوی آمریکا در مصاحبه اخیر خود با شبکه «سیانان» ضمن انتقاد از عملکرد دولت فدرال این کشور گفته بود او به اجرای وعدههای دولت ترامپ درباره ارسال تجهیزات به این ایالت امیدی ندارد. خبرها درباره خریدهای محرمانه ایالت ایلینوی از چین از ترس تصاحب تجهیزات مورد نیاز این ایالت برای مقابله با کرونا توسط دولت آمریکا در حالی منتشر شده که پیش از این متحدان اروپایی آمریکا هم از روشهای مافیایی واشنگتن در ربایش تجهیزات پزشکی بشدت انتقاد کرده بودند.
* ادامه کشمکش بر سر قرنطینه
اینکه مسؤول اعلام پایان قرنطینه چه کسی است همچنان محل دعوای ترامپ با فرمانداران ایالتهاست. اگرچه پنجشنبه گذشته ترامپ به صورت صوری شأن قانونی فرمانداران ایالتها را به رسمیت شناخت اما چراغ سبز وی به لشکرکشی هوادارانش در خیابانهای ایالاتی که فرماندارانشان ساز مخالف با وی میزنند، نشان از تمایلش برای ادامه این تنش دارد. در تازهترین اتفاق در این ارتباط، کار به نامهنگاری حامیان وی با مقامات قضایی آمریکا رسیده است. بر همین اساس گروهی از سران محافظهکار آمریکایی از سراسر آمریکا با نام اختصاری «سیاِیپی» در نامهای به «ویلیام بار» دادستان کل آمریکا، از وی خواستند وزارت دادگستری این کشور علیه فرمانداران ایالتها به دلیل آنچه سوءاستفاده بیحدوحصر از اختیارات بر مبنای قانون اساسی خواندند، شکایت کند.
پایگاه خبری «هیل» نزدیک به کنگره آمریکا گزارش داد این گروه خطاب به بار نوشتند: ما از شما میخواهیم همه دستوراتی را که از سوی ایالتها و دولتهای محلی در سراسر کشور صادر شده است، سریعا بررسی کنید. اگرچه این دستورات با هدف کاهش سرعت شیوع کروناویروس صادر شده، ماهیت و نحوه اجرای آنها، نگرانیهایی جدی را درباره نقض حمایتها و حقوقی که قانون اساسی آمریکا آنها را تضمین میکند، ایجاد کرده است.
در این نامه تعدادی از اقداماتی که درباره قانونی بودن آنها ابراز تردید شده مانند ممنوعیت خرید سلاح گرم فهرست شده و همچنین مقررات مربوط به خانهنشینی برای ممانعت از شیوع کرونا غیرضروری و اعتراض به آن جزو حقوق شهروندان خوانده شده است.
* روایت گاردین از آینده تاریک فدرالیسم در آمریکا
آنچه بین فرمانداران و دولت آمریکا میگذرد از نگاه رسانههای غربی پنهان نمانده است و بسیاری این روزها از ناکارآمدی فدرالیسم میگویند و مینویسند. روزنامه انگلیسی گاردین دیروز در یادداشتی نوشت: کرونا فدرالیسم آمریکا را به چالش کشیده است.
این روزنامه افزود: شیوع ویروس کرونا در آمریکا منازعه میان دولت فدرال و ایالتها را افزایش داده و فدرالیسم را در این کشور به چالش کشیده است. در این یادداشت آمده است، مطابق اصول فدرالیسم در آمریکا، مقامات هر ایالت مسؤول حفظ جان شهروندان خود در برابر ویروس کرونا هستند و دولت فدرال تنها وظیفه هماهنگی و رهبری پاسخ ملی در برابر این بیماری را دارد. ارسال منابع مورد نیاز به مناطق مختلف و اقداماتی نظیر اعمال قرنطینه باید بر اساس برنامه ملی انجام شود و همانطور که «اندرو کومو»، فرماندار نیویورک در اینباره میگوید مرزهای ایالتی برای این ویروس معنایی ندارند. این یادداشت میافزاید: ترامپ به قدری بیپرده بر پایههای جمهوریخواهی چنگ زده است که فرمانداران ایالتهای دارای اکثریت جمهوریخواه به ناچار حفظ روابط خود با رئیسجمهوری را بر دیگر اولویتها ترجیح دادهاند. سیاستگذاریهای محلی به قدری رنگ و بوی ملی گرفته است که فرمانداران جمهوریخواه درباره مسائل داخلی خود نیز باید جلب رضایت ترامپ را در اولویت قرار دهند.
این یادداشت در پایان مینویسد: پیام بسیار شفاف است؛ فرمانداران دموکرات باید خودشان فکری به حال ایالتشان کنند و فرمانداران جمهوریخواه نیز باید خود را به رئیسجمهور بچسبانند که بیشتر خود را یک ولینعمت فئودال میداند تا رهبر یک ملت. در حال حاضر اوضاع آمریکا دقیقا برعکس چیزی است که بنیانگذاران آن انتظار داشتند. روی هم رفته این تحولات حاکی از این است که فدرالیسم نیز یکی از تلفات بیتوجهی این ریاستجمهوری بیسابقه نسبت به تمام چیزهایی است که آمریکا بر آن تکیه دارد.
* ترامپ: تلفات کرونا در اروپا و چین از آمریکا بیشتر است
ترامپ که این روزها بشدت تحت فشار انتقاد رسانههای کشورش در ارتباط با مدیریت کروناست و با رهبری کرونایی وی آمریکا طی 50 روز تبدیل به پرتلفاتترین کشور دنیا شد، در اظهاراتی تلفات اروپا و چین را بیشتر از تلفات آمریکا دانست. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا بامداد دیروز در ادامه لافزنیهای خود درباره عملکرد خوب دولتش در مقابله با شیوع ویروس کرونا، مدعی شد نقطه اوج این بیماری در ایالاتمتحده به پایان رسیده است. ترامپ در نشست خبری کارگروه کرونای کاخ سفید با ادعای اینکه تاکنون در آمریکا ۴ میلیون تست ابتلا به ویروس کرونا انجام شده، گفت: «تعداد مرگومیر بر اثر کرونا در آمریکا از کشورهای اروپایی پایینتر است». به نوشته رسانههای آمریکایی، ترامپ گفت: پیک کرونا در آمریکا تمام شده است. وی ضمن متهم کردن دولت چین به مخفیکاری در اعلام آمار جانباختگان ویروس کرونا، ادعا کرد: چین نباید عدم انتشار ارقام واقعی قربانیان ویروس کرونا را توجیه کند. آنها از نظر تعداد تلفات بسیار جلوتر از ما هستند. این بیماری را میشد در چین متوقف کرد اما جهان اکنون به دلیل ناتوانی آنها در این کار، زجر میکشد. ترامپ با ادعای اینکه نشانههای مثبتی از بهتر بودن وضعیت آمریکا در مقایسه با کشورهای اروپایی وجود دارد، افزود: ایالتهای مختلف که توسط دموکراتها و جمهوریخواهان اداره میشود، اقدامات برای رفع محدودیتهای تردد را آغاز کردهاند. دکتر «دبرا برکس» هماهنگکننده کارگروه کرونای کاخ سفید هم در این نشست خبری با نمایش دادن نمودارهایی از آمار شیوع ویروس کرونا در آمریکا، تلویحا مدعی شد کشورهایی مانند چین در ارائه آمار فریبکاری میکنند اما فقط اروپا و آمریکا در این باره حقیقت را میگویند. این در حالی است که وی پیشتر گفته بود حتی اگر دستورالعملهای کنونی فاصلهگذاری اجتماعی هم رعایت شود، ویروس کرونا میتواند ۱۰۰ تا ۲۴۰ هزار قربانی روی دست دولت آمریکا بگذارد.
* مقام ارشد آمریکایی: کرونا در آزمایشگاه چین ساخته نشده است
یکی از چالشهای خندهدار ترامپ در ایام کرونا تفاوت ساختارهای سخنان وی با آنتونی فاوچی، متخصص سرشناس آمریکایی در زمینه بیماریهای عفونی و یکی از مشاوران اوست. هر چه ترامپ در یک ماه گذشته تلاش کرده کرونا را ساخته و پرداخته چینیها معرفی کند اما حالا مشاور وی میگوید کرونا ساخته آزمایشگاههای چین نیست. فاوچی مدیر انستیتوی ملی آلرژی و بیماریهای عفونی در آمریکا و یکی از مشاوران دونالد ترامپ است اما موضعگیریهای کارشناسی او و سخنانش که باب میل ترامپ نیست، او را تا مرز اخراج از کاخ سفید پیش برده است. ترامپ چند روز پیش در توئیتر پیشنهاد فردی را که خواستار اخراج فاوچی شده بود بازنشر کرد. یک خبرنگار در کنفرانس خبری از این پزشک پرسید: آیا میتوانید درباره حرفها یا نگرانیهایی مبنی بر اینکه این ویروس به نوعی ساخته بشر است و احتمالا از آزمایشگاهی در چین به بیرون درز کرده توضیح بدهید؟ فاوچی در پاسخ گفت: اخیرا پژوهشی انجام شده که میتوانیم آن را در اختیار شما قرار دهیم. در آن مقاله گروهی از ویروسشناسان تکاملی به بررسی توالی ژنی این ویروس و تکامل آن در خفاشها پرداختهاند. جهشهای ژنی این ویروس تا نقطهای که الان به آن رسیده کاملا با انتقال ویروس از حیوان به انسان مطابقت دارد. وی در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد که ژنوم ویروس نشان میدهد این ویروس در شرایط آزمایشگاهی ساخته یا تقویت نشده است.
***
[کارزار انتخاباتی ترامپ به پسران او پول میدهد!]
چند روز پیش در رسانهها خبرهایی از هزینه دهها میلیون دلاری تامین امنیت سفرهای غیرضروری خانواده ترامپ منتشر شده بود. حالا روزنامه هافینگتونپست نوشته: کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به صورت مخفیانه به «کیمبرلی گویلفویل» نامزد پسر نخست ترامپ و لارا ترامپ همسر اریک ترامپ دیگر پسر رئیسجمهور آمریکا ماهانه ۱۵ هزار دلار پرداخت میکرده است. چند مشاور کاخ سفید که از این پرداخت مطلع هستند به هافینگتونپست گفتند در واقع هر کدام از پسران ترامپ سالانه ۱۸۰ هزار دلار دریافت میکنند. 2 منبع وابسته به حزب جمهوریخواه نیز دریافت این مبلغ توسط 2 پسر ترامپ به بهانه مشارکت در کارزار انتخابات مجدد ترامپ برای سال ۲۰۲۰ را تایید کردهاند. این پرداختیها از طریق شرکتهای تحت مالکیت برد پارسکیل، مدیر کارزار انتخاباتی ترامپ پرداخته شده است که این کار نیز با هدف دور زدن کمیسیون انتخاباتی فدرال است که کارزارهای سیاسی باید گزارش جزئیات هزینههای خود را اعلام کنند. پارسکیل در پاسخ به سوال روزنامه هافینگتونپست درباره این پرداختیها گفت: من میتوانم به آنها پرداخت کنم؛ من میخواهم به آنها پرداخت کنم.
ارسال به دوستان
دلیل متزلزل بودن مدیریت کرونا چیزی غیر از تحریمهاست
حجتالاسلام نصرالله پژمانفر*: در تمام دنیا مقوله پذیرفتهشدهای به نام حوادث غیرمترقبه وجود دارد. در حوادثی همچون سیل، زلزله یا همهگیری یک بیماری، اگر یک کشور بتواند مدیریت مناسب داشته و برنامهریزی مواجهه با اینگونه بحرانها را داشته باشد و کار را به سمتی سوق دهد که کمترین آسیب در آن زمینه به جامعه وارد شود، میتوان ادعا کرد این یک حرکت موفق بوده است.
اگر حادثهای در کشور رخ نداده و روال همه چیز عادی باشد، مدیریت شرایط شقالقمر نیست. شقالقمر زمانی است که یک دولت بتواند در حوادث و توفانها، کشور را از بلاهای اینچنینی به سلامت عبور دهد.
یک- چین اولین کشوری بود که درگیر کرونا شد. آنها تجربه هیچ کشوری را نداشتند اما مدیریت چین باعث شد کرونا برای آنها تبدیل به یک فرصت شود.
نیاز به کالاهای بهداشتی و درمانی چینی که بر اساس این شرایط به وجود آمد، باعث شد پکن در همین شرایط پیشآمده، مشکلات اقتصادی خود را جبران کرده و از عقب افتادن اقتصاد کشورش جلوگیری کند. در حوزه فضای مجازی آنها توانستند خدمات را به سمتی سوق دهند که مانع تعطیلی زندگی مردم شود.
دو- اما ما امروز در کشورمان با دولتی روبهرو هستیم که اساسا هیچ برنامهای ندارد. اگر امروز از دولت سوال شود برای یک ماه آینده چه برنامهای دارد، بدون شک برنامهای ارائه نمیکند چه رسد به اینکه بخواهد برنامههایی برای آینده دورتر داشته باشد.
از اسفندماه که کرونا دامنگیر کشور شد تا امروز دولت هیچ برنامه مشخصی ارائه نکرده؛ یک روز گفتند تعطیل است، روز دیگر گفتند تعطیل نیست، یک روز گفتند مردم به سفر بروند، روز دیگر گفتند سفر نروند. متزلزل بودن در مدیریت چیزی غیر از پول است، متزلزل بودن در مدیریت غیر از این است که دنیا ما را تحریم کرده است.
سه- دولت در این مدت آنقدر ضعیف عمل کرد که حتی امور روزمره را هم رها کرد، حتی رئیسجمهور حاضر نبود بر صندلی مدیریت ستاد ملی مقابله با کرونا بنشیند و بعد از یک و نیم ماه بالاخره راضی شد ریاست امور را در دست بگیرد. امور را به وزیر بهداشت واگذار کرده بودند اما وزیر بهداشت همعرض وزرای دیگر است؛ مگر میتواند همه امکانات و توانایی کشور را به خط کند؟! مگر حرف ایشان را وزرای دیگر گوش میکنند؟!
مهمترین مشکل این دولت که در تمام مسائل قبلی هم اینچنین بوده؛ نداشتن برنامه. همین امروز بگویند با توجه به پیشبینیهای موجود احتمال دارد با شروع گرما این بیماری فروکش کرده و با برگشت سردی هوا در پاییز اوج پیدا کند، چه برنامهای خواهد داشت؟ آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور چه برنامهای دارند؟ جز تعطیل کردن کشور، کارخانهها و زندگی مردم، چه برنامهای دارند؟ تعطیلی را هم نتوانستند بخوبی انجام دهند تا این بیماری ریشهکن شود؛ تعدادی تعطیل شدند و تعدادی تعطیل نشدند و در نهایت همه احساس خسران کردند از اینکه بخشی از کشور تعطیل شد. مردم ۴۰ روز یا بیشتر خود را در خانهها حبس کردند و برخی با همان مجوزی که رئیسجمهور داده بود، به خیابانها آمدند.
چهار- مردم از عملکرد دولت احساس خسران دارند. نداشتن مدیریت و برنامهریزی برای کشور حاصلی جز این وضعیت ندارد. در جریان این بحران دولت هیچ برنامه مشخصی در زمینه اقتصادی پیشبینی نکرد.
کسانی هستند که روزیخورند، هزینه معیشت خود را با کار روزانه به دست میآورند، صبح کار میکنند تا در پایان روز نان زن و بچه خود را ببرند، اما در جریان کرونا دولت فکر اینها را نکرد.
دولت خرج و برج خود را جمع نکرده، بریز و بپاشهایی که صورت میگیرد برای چیست؟ فسادهایی به صورت سازمانیافته رخ میدهد که دیوان محاسبات در گزارش خود، بخشی از آن را رونمایی کرد. مردم باید احساس کنند دولت از اسرافکاری و هزینههای بیحساب و کتاب صرفنظرکرده است. مردم میبینند در شرایط نامناسب فعلی دولت با ارز ۴۲۰۰ تومانی یا با ارز نیمایی برنج وارد میکند؛ در حالی که همین برنج که با ارز نیمایی وارد میشود اگر اجازه داده میشد به صورت آزاد وارد کشور شود قیمت آن از چیزی که امروز به قیمت دولتی فروخته میشود کمتر بود.
برنجی که با قیمت کمتر از ۸ هزار تومان وارد میشود امروز در بازار به قیمت کمتر از ۱۶ هزار تومان به دست مردم نمیرسد. کارشناسان اقتصادی اذعان میکنند اگر برنج به صورت آزاد وارد شود به قیمت ۱۴ هزار تومان به دست مردم میرسد؛ مردم هم چوب را میخورند، هم پیاز را. هم دلارهای بیزبان به بهانه حل مشکلات مردم دست دلالان قرار میگیرد و هم مشکلی از مشکلات آنها کم نمیشود.
پنج- دولت، بیبرنامه و نازک نارنجی است، اگر کسی انتقاد واقعی کند خیلی زود به دولتیها برمیخورد. ما با این دولت مشکلات فراوانی داریم.
وعدههای دروغ دولت اعتماد مردم را نهتنها از دولت، بلکه از نظام سلب میکند. وقتی در جریان افزایش قیمت بنزین رئیسجمهور ادعا میکند ریالی از این پول را به غیر از اینکه به مردم برگردانیم کاری نمیکنیم ولی مردم میبینند که ریالی از آن به دستشان نمیرسد، با چنین دولتی که صداقت ندارد، چگونه میتوانند نشاط داشته باشند؟
* عضو کمیسیون فرهنگی مجلس
ارسال به دوستان
اندر حقیقت «لحظه حقیقتی» که مکرون فرا رسیدنش را نوید میدهد
لیبرالیسم غرب عین فاشیسمش است!
شروین طاهری: امانوئل مکرون، رئیسجمهور جوان فرانسه در گفتوگوی اخیرش با فایننشالتایمز میخواست رسما سیاستورزی عصر پساکرونا در اردوگاه غرب را کلید بزند اما او همه چیز گفت و هیچ نگفت. در واقع به جای آنکه حرف درخوری در باب چشمانداز خودش، رژیمش، جریان نولیبرالیسم یا در کل نظام سرمایهداری بزند، فقط تمایلش را برای استغفار از آنچه کرده و گفته نشان داد و اینکه غرب باید راه دیگری برود جز راهی که تا امروز پیموده است. او مقدمتا گفته است: «بشریت وارد دوره ناشناختهای شده است... نمیدانیم در شروع یا میانه بحران هستیم... کرونا ماهیت جهانیسازی را تغییر میدهد، همان روندی که 40 سال در پیش گرفته بودیم... همه ما اینک در مقابل نیاز عمیق به ابداع چیز تازهای هستیم، زیرا این تنها کاری است که میتوانیم انجام دهیم».
انصافا بهترین تیتری که میشد برای این مصاحبه انتخاب کرد همان بود که «رولا خلاف» دبیر لبنانیتبار این نشریه انگلیسی برگزیده بود: «مکرون میگوید زمان فکر کردن به تصورنشدنیهاست!»
خب! این کلمات تصادفانه کنار هم چیده نشدهاند. اینکه تنها رهبر آیندهدار اردوگاه کاپیتالیسم خودش هم نمیداند چه ایدهای برای آینده دارد و جمله کلیدیاش در مواجهه با جهان پساکرونا، به جای اینکه الهامبخش باشد، یک دوگانه (پارادوکس) را شکل میدهد که احتمالا تبدیل به یک جوک سیاسی خواهد شد، تصادفی نبوده و همان انتظاری بوده که از مکرون خام و ناپخته میرفته است. همانطور که تصادفی نبود کارمند بانک روتشیلد، وقتی در قحطالرجال فرانسه به قدرت میرسد، فایننشال تایمز را به عنوان تریبون مطرح کردن مهمترین ایدههایش برای آینده در قحطالافکار کرونا انتخاب کند؛ مهمترین نشریه گرادهنده جهان سرمایهداری که دیوار به دیوار دفتر روتشیلد در لندن منتشر میشود. البته مثل همیشه و همانطور که خودش هم اعتراف کرده، این جوجهرجل دائما در حال دگردیسی فرانسوی هیچ چشمانداز خاصی ندارد. او نماد دوران افول لیبرال- دموکراسی است که با فرصتطلبی تمام خود را در فضای عدم قطعیت ناشی از فروپاشی یا وارونگی ارزشهای غربی بالا کشیده است. همین 3 سال پیش مکرون، اقتصاددانی 39 ساله بود که تنها به واسطه ارتباط خانوادگی همسر سالخوردهاش با خاندانهای اشرافی و یهودی بانکدار، با رزومه تنها چند ماه وزارت در دولت سوسیالیست فرانسوا اولاند، به عنوان یک چهره جدید فوق نولیبرال وارد انتخاباتی شد که فرانسویها در آن به 2 حزب سنتی چپ و راست میانه نه گفتند تا کارزار صورتی مکرون فاتحانه با انبوهی از زنان و دگرباشان به سمت کاخ الیزه و مجلس ملی رژه برود.
اما از آن روز تصویر کلاسیک یک سیاستمدار لیبرال، تنها تصویری بوده که از خود به نمایش نگذاشته است. انقلاب صورتی مکرون برای احیای مشروعیت جمهوری چهارم به انقلاب جلیقهزردها علیه حکومت مرکزی انجامید و بیسابقهترین نمایش مشت آهنین یک دولت اروپایی در سالهای پس از فروپاشی بلوک شرق را به دنبال داشت. شعارهای لیبرالی حزب آلترناتیو مکرون با عنوان «به پیش» که رسانههای جریان اصلی در بوق و کرنا کرده بودند، مبنی بر اصلاحات مطلق و مدرن در ساختار سیاسی و اقتصادی فرانسه، منجر به یک عقبگرد همهجانبه در آن کشور شد.
مکرون فرانسه را از دل تحولی نولیبرالی به قهقرای حکومت ملی تمرکزگرای مقتدر بازگرداند که الگوی همه حکومتهای مرکزی فرانسه جمهوریهای دوم و سوم فرانسه طی قرن بیستم بوده است. امروز تمام خصیصههای دیکتاتوری خفیف دوران «شارل دو گل» در رژیم پاریس منعکس است. اما اگر دو گل قهرمان جنگ بود که باید در فضای شدیدا دوقطبی جنگ سرد حکومت میکرد، مکرون هیچی است در زمانه هیچ.
سابقه پوچ بودن دست مکرون را باید در همین فایننشالتایمز سراغ گرفت. 4 ماه پیش مهمترین نشریه اقتصادی جهان در ویژهنامهاش به مناسبت فرارسیدن سال جدید میلادی، 20 پیشبینی درباره دنیای 2020 کرد. بماند که کرونا و هیچ بحران دیگری جایی در میان این غیبگوییها نداشت اما پیشبینی یازدهم درباره رئیسجمهور فرانسه بود که پس از خواندن فاتحه ناتو و اتحادیه اروپایی، تمسخر ترامپ و اعتراف به فقدان رهبری در غرب طی یک فصل پاییز توفانی، پیشنهاد جاهطلبانهای برای ملحق کردن دوباره روسیه به اروپا ارائه کرده بود. خب! نیازی به رایزنیهای مکرون برای صلح روسیه و اوکراین به عنوان مقدمهچینی طرح جاهطلبانهاش نبود، چون در نهایت این واگیر کرونا بود که پای نظامیان روس را در پوششی خیرخواهانه به عمق اروپا باز کرد. قبل از آن در همان سال 2019، «موسیو آچار فرانسه» بیعرضگیاش را در جریان راهاندازی کمپین آشتی دادن دولت دونالد ترامپ با حسن روحانی ثابت کرده بود که همهمان نتیجهاش را میدانیم؛ در همان نخستین روزهای سال 2020، ترور سردار شهید سلیمانی توسط آمریکاییها، میرفت که با واکنش ایران در عینالاسد به یک جنگ همهجانبه در منطقه تبدیل شود.
* ارتجاع به سبک مکرون
امروز- و در واقع هفته پیش- این تصویری است که نشریه انگلیسی «اسپکتیتیور» از مکرون و دولتش ترسیم میکند: «یک رئیسجمهور فرانسوی بشدت سنتی. او صنایع بومی را حمایت میکند بویژه اگر آنها ماشین و سلاح تولید کنند. او به کشاورزان یارانه میدهد، سربازان را به کشورهای کوچک آفریقایی گسیل میکند و بدهی [دولتی] بیشتر و بیشتری به بار میآورد. اوه! راستی همچنین او با حفظ سنت (کاخ الیزه) به فایننشالتایمز و اکونومیست مصاحبههای بلندپروازانه بلیغی در رابطه با همبستگی اروپایی میدهد، در حالی که بی سر و صدا مشغول بستن با آلمان است».
لازم به یادآوری نیست که مکرون حتی صبر نکرد سالگرد انعقاد آن قرارداد نظامی قرون وسطایی به سبک عهد شارلمانی با آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان فرا برسد و زیر آب ایده ارتش متحد اروپایی را همراه با ناتو، یکجا زد، با این مدعا که فرانسه باید قدرت محوری اروپای جدید باشد و بس! در گفتوگوی اخیر هم با کمی رو در بایستی، دکترین پساکروناییاش یعنی «فرانسه ابرقدرت اروپا» را با بهرهبرداری از هرج و مرج نظام جهانی مطرح کرد. اینگونه مکرون ایده اینترناسیونالیسم را که متضمن بقای ایدههای «اروپای متحد» یا «سرمایهداری جهانی» است- که او میگوید هنوز بدانها باور دارد- به نفع ناسیونالیسم فرانسوی به فنا داد. در تذبذب او همان بس که همین 2 سال پیش در مراسم صدسالگی پایان جنگ اول جهانی در پاریس، در حضور ترامپ، «ملیگرایی» را- که رئیسجمهور ایالات متحده لاف آن را میزند- نکوهش کرده و آن را نقیض «میهنپرستی» خوانده بود. حالا در جدیدترین مصاحبهاش با زمینهچینی فکاهی «فکر کردن به تصور ناشدنیها» است که به آغوش همان «ملیگرایی» ارتجاعی بازمیگردد؛ شاید سومین بازگشت ارتجاعی که در این 3 سال از رئیس جمهور فرانسه سراغ داریم: دوگلیسم، شارلمانیسم و اینک ناسیونالیسم!
بیایید با هم افاضات کلیدی مکرون در گفتوگو با فایننشالتایمز را در توجیه ارتجاع جدید خود مرور کنیم: «لحظه حقیقت فرا رسیده است... شاهدیم که نابرابری در کشورهای توسعهیافته نیز بشدت افزایش داشته است... کرونا باعث تغییر ماهیت فرآیند جهانیسازی و ساختار سرمایهداری خواهد شد... علائم دیگری نیز نشان میداد جهانیسازی به آخر خط رسیده که میتواند بنیانهای مردمسالاری را سست کند... باید برای جلوگیری از مانور ناسیونالیستهای (ملیگرایان) افراطی، کاپیتالیسم را دوبارهسازی کنیم... انفعال در برابر تبعات همهگیری ویروس میتواند فضا را برای تسلط پوپولیستها در اسپانیا و اروپا فراهم کند... تضعیف اتحادیه اروپایی طبیعی است... پس پوپولیستها میتوانند اتحادیه و اعضای مهمتر شمالیاش را به چالش بکشند... بازیگران ثروتمندتر اروپایی باید ثروت خود را برای کمک به جنوبیها استفاده کنند... ما شرایط حساسی داریم و باید مشخص کنیم اتحادیه اروپایی پروژهای سیاسی است یا بازارمحور؟... به نظر من اتحادیه پروژهای سیاسی است و به همبستگی برای ادامه مسیر نیاز داریم».
همانطور که متوجه شدید موسیو آچار فرانسه، فقط چشماندازهای بینالمللی و نقش بیرونی رژیم خود را تبیین میکند و هیچ کاری با چالشها و بحرانهای داخلی کشورش ندارد؛ رشد بیکاری و فقر در فرانسه که زمینه پیدایش جنبشهای اعتراضی خاموشنشدنی چون قیام جلیقهزردها را فراهم کرده است، ورشکستگی شرکتها و موسسات بزرگ فرانسوی حتی پیش از بحران کرونا، تغییرات جمعیتی و تعارضات اجتماعی شدید فرانسه ناشی از بحرانهای مهاجرتی و عدم مشروعیت ساختار سیاسی مرکزگرا که باعث خیزش چپ و راست افراطی (آنارشیستها و جبهه ملی) شده است.
واضح است مکرون بیمایهتر از آن است که راهحلی حتی برای کشور خودش ارائه دهد چه رسد در مقیاس جهانی.
همانگونه که خود معترف است، او هم منتظر کسی است که راهحلی برای مشکلات لاینحل اختراع کند و فقط میخواهد با فرصتطلبی در افول ژاندارم جهانی آمریکایی و طلاق انگلیسیها از اروپا، فرانسه را پدرخوانده ماترک قاره و اتحادیه اروپایی جا بزند. خلاصه! او میخواهد یک ترامپ فرانسوی باشد و اینگونه با قی کردن ارزشهای اینترناسیونالیستی که یادگار میراثهای مدرن مثل انقلاب کبیر، حقوق بشر و دموکراسی است، به همان ورطه ناسیونالیسم میافتد که تا چندی پیش نفیاش میکرد. دست آخر ایده پنهان و آشکار مکرون برای آینده اروپا این است: مواجهه هر چه پوپولیستیتر با پوپولیستها!
* فاشیسم همزاد لیبرالیسم
تنها واقعیتی که مکرون در این لحظه که آن را «لحظه حقیقت» میخواند، ترسیم میکند، نکتهای است که او و مدعیان لیبرال نمیخواهند به طور شفاف به آن اشاره کنند؛ فاشیسم از دل لیبرالیسم بیرون میآید. البته این حرف تازهای نیست. برخلاف باور رایج، سابقه این گزاره نه به فاصله بین 2 جنگ عالمگیر و ویرانگر قرن بیستم، بلکه به دوران شکلگیری دولتهای مدرن در اروپای قرن نوزدهم بازمیگردد.
پس این بحث قدیمیتر از آن است که حتی نظریه جدید «لیبرال ـ فاشیسم» محافظهکاران و جمهوریخواهان آنگلوساکسون فرااطلسی در لندن و واشنگتن، شامل حالش شود، چرا که مفروضات تاریخی آنها به دوران شکلگیری فاشیسم در اروپای پس از جنگ نخست جهانی بویژه در ایتالیا باز میگردد.
کلید فاشیسم یا به عبارت دیگر «ملیگرایی خودکامه» را کسانی مثل «فون بیسمارک»، صدراعظم شهیر امپراتوری پروس زدند، یعنی همان نسلی از حکمرانان مدرن که ارزشهای لیبرال را وارد فرهنگ سیاسی اروپا کردند و با زمینهسازی پیدایش دولت/ ملتهای مدرن، بر آن شدند تحت لوای «پدر ملت جدید» بر این قلمروهای جدید دیکتاتوری کنند.
لیبرالیسم سنتستیز و صنعتگرا تالی همان پدیده فاوستی مدرنیسم بود که گوته، شاعر سترگ آلمانی در قرن هفدهم میلادی درباره ماهیت آن پیشآگهی داد. شاید به همین خاطر این چالش در مکاتب فکری و سیاسی ژرمنها نهادینه شد. آلمان هم مهد بیسمارک و هیلتر بوده و هم متفکرانی از فردریش نیچه گرفته تا ارنست نولته که تمام عمر خود را صرف تعریف چیستی اخلاق در قدرت و ماهیت فاشیسم کردهاند. اما نباید اصل قضیه را یعنی اینکه لیبرالیسم و فاشیسم از آغاز همزاد هم بودهاند، فراموش کرد. دلیل آنکه باید مواضع اخیر رئیسجمهور فرانسه را با همه تناقضاتش جدی گرفت، این است که امپراتوری و استبداد بناپارتی که به الگوی اولیه دولت/ ملتهای فاشیست قرن نوزدهم و سپس قرن بیستم تبدیل شد، از دل موج لیبرالیسم و آنارشیسم آزادشده توسط انقلاب کبیر بیرون آمده بود. به نظر میرسد امروز هم مکرون، کارمند همیشگی روتشیلدها و صهیونیسم جهانی، هرج و مرج جهان کرونازده را بدیلی برای آن انقلاب میداند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|